امام خميني امام خميني در تبيين اهميت استاد اخلاق و لزوم برپايي جلسات تربيتي مينويسد: در زمينه تهذيب و تزكيه نفس و اصلاح اخلاق، برنامه تنظيم كنيد؛ استاد اخلاق براي خود معين نماييد؛ جلسه وعظ و خطابه، پند و نصيحت تشكيل دهيد. خودرو نميتوان مهذب شد… چطور شد علم فقه و اصول به مدرّس نياز […]
امام خميني
امام خميني در تبيين اهميت استاد اخلاق و لزوم برپايي جلسات تربيتي مينويسد:
در زمينه تهذيب و تزكيه نفس و اصلاح اخلاق، برنامه تنظيم كنيد؛ استاد اخلاق براي خود معين نماييد؛ جلسه وعظ و خطابه، پند و نصيحت تشكيل دهيد. خودرو نميتوان مهذب شد… چطور شد علم فقه و اصول به مدرّس نياز دارد، درس و بحث ميخواهد، براي هر علم و صنعتي در دنيا استاد و مدرس لازم است، كسي خودرو و خودسر در رشتهاي متخصص نميگردد، فقيه و عالم نميشود؛ ليكن علوم معنوي و اخلاقي كه هدف بعثت انبيا و از لطيفترين و دقيقترين علوم است، به تعليم و تعلم نيازي ندارد و خودرو و بدون معلم حاصل ميگردد؟! كراراً شنيدهام سيد جليلي، معلم اخلاق و معنويات استاد فقه و اصول، مرحوم شيخ انصاري بوده است.۱
ايشان در جايي ديگر مينويسد:
البته آنكه تسليم راهنمايي الهي شد، از راه مستقيم – كه اقرب طرق است – به مقصود ميرسد و هيچ خطري از براي او نيست؛ لكن آنكه با قدم خود سير كند، چه بسا در هلاكت افتد و راه را گم كند. انسان بايد كوشش كند تا طبيب حاذق پيدا كند. چون طبيبي كامل يافت، در نسخههاي او اگر چون و چرا كند و تسليم او نشود و با عقل خود بخواهد خود را علاج كند، چه بسا كه به هلاكت رسد. در سير ملكوتي، بايد انسان كوشش كند تا هادي طريق پيدا كند و چون هادي پيدا كرد، بايد تسليم او شود و در سير و سلوك دنبال او رود و قدم را جاي قدم او گذارد.۲
استدلال حضرت امام۱ براي اثبات ضرورت استاد در بيان اول، استناد به کليت قانون نياز به استاد و تنظير به ساير علوم و صنايع است. بر اساس اين بيان، اخلاق و معنويت، يک علم و تخصص دانسته شده است که براي تحصيل، به استاد نياز دارد. اما در بيان دوم، به نقش ويژه استاد در تطبيق معلومات کلي بر مصاديق اشاره شده و با تشبيه به طبيب حاذق، بر کارکرد تشخيصي استاد تأکيد شده است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.