۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

  • 30 می 2016 - 23:53
  • 636 بازدید
امام خميني در تبيين اهميت استاد اخلاق و لزوم برپايي جلسات تربيتي
امام خميني در تبيين اهميت استاد اخلاق و لزوم برپايي جلسات تربيتي

امام خميني در تبيين اهميت استاد اخلاق و لزوم برپايي جلسات تربيتي

امام خميني امام خميني در تبيين اهميت استاد اخلاق و لزوم برپايي جلسات تربيتي مينويسد: در زمينه تهذيب و تزكيه نفس و اصلاح اخلاق، برنامه تنظيم كنيد؛ استاد اخلاق براي خود معين نماييد؛ جلسه وعظ و خطابه، پند و نصيحت تشكيل دهيد. خودرو نمي‏توان مهذب شد… چطور شد علم فقه و اصول به مدرّس نياز […]

امام خميني
امام خميني در تبيين اهميت استاد اخلاق و لزوم برپايي جلسات تربيتي مينويسد:
در زمينه تهذيب و تزكيه نفس و اصلاح اخلاق، برنامه تنظيم كنيد؛ استاد اخلاق براي خود معين نماييد؛ جلسه وعظ و خطابه، پند و نصيحت تشكيل دهيد. خودرو نمي‏توان مهذب شد… چطور شد علم فقه و اصول به مدرّس نياز دارد، درس و بحث ميخواهد، براي هر علم و صنعتي در دنيا استاد و مدرس لازم است، كسي خودرو و خودسر در رشتهاي متخصص نميگردد، فقيه و عالم نميشود؛ ليكن علوم معنوي و اخلاقي كه هدف بعثت انبيا و از لطيفترين و دقيقترين علوم است، به تعليم و تعلم نيازي ندارد و خودرو و بدون معلم حاصل ميگردد؟! كراراً شنيده‏ام سيد جليلي، معلم اخلاق و معنويات استاد فقه و اصول، مرحوم شيخ انصاري بوده است.۱
ايشان در جايي ديگر مينويسد:
البته آنكه تسليم راهنمايي الهي شد، از راه مستقيم – كه اقرب طرق است – به مقصود ميرسد و هيچ خطري از براي او نيست؛ لكن آنكه با قدم خود سير كند، چه بسا در هلاكت افتد و راه را گم كند. انسان بايد كوشش كند تا طبيب حاذق پيدا كند. چون طبيبي كامل يافت، در نسخههاي او اگر چون و چرا كند و تسليم او نشود و با عقل خود بخواهد خود را علاج كند، چه بسا كه به هلاكت رسد. در سير ملكوتي، بايد انسان كوشش كند تا هادي طريق پيدا كند و چون هادي پيدا كرد، بايد تسليم او شود و در سير و سلوك دنبال او رود و قدم را جاي قدم او گذارد.۲
استدلال حضرت امام۱ براي اثبات ضرورت استاد در بيان اول، استناد به کليت قانون نياز به استاد و تنظير به ساير علوم و صنايع است. بر اساس اين بيان، اخلاق و معنويت، يک علم و تخصص دانسته شده است که براي تحصيل، به استاد نياز دارد. اما در بيان دوم، به نقش ويژه استاد در تطبيق معلومات کلي بر مصاديق اشاره شده و با تشبيه به طبيب حاذق، بر کارکرد تشخيصي استاد تأکيد شده است.

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*