بسمه تعالی کد مطلب:۹۶/۸۶/۱۵۲ بعضی از افراد هستند که به خاطر محبت و علاقه به اهل بیت عليهمالسلام حاضر هستند شب تا صبح به سر و سینه بزنند. این کار آثار مثبت خود را دارد؛ ولی اگر باب معرفت به اهل بیت عليهمالسلام برای انسان باز نشود، بعد از مدتی دوباره به اشتباهات گذشته خود […]
بسمه تعالی
کد مطلب:۹۶/۸۶/۱۵۲
بعضی از افراد هستند که به خاطر محبت و علاقه به اهل بیت عليهمالسلام حاضر هستند شب تا صبح به سر و سینه بزنند. این کار آثار مثبت خود را دارد؛ ولی اگر باب معرفت به اهل بیت عليهمالسلام برای انسان باز نشود، بعد از مدتی دوباره به اشتباهات گذشته خود برمیگردند و انسان را درگیر میکنند.
انسان بايد به سمت معرفت اهل بیت عليهمالسلام و امامشناسی برود که مساوی با خداشناسی است. اگر انسان به معرفت رسید، راحت و آسوده میشود و دلش آرام میگیرد. سير همه انبياء عليهمالسلام سير توحيدي بود؛ ولي همراه با اهل بيت عليهمالسلام.
توحيد جايگاهي والا دارد و تمام همّ شيطان – در درجه اول – اين است كه در دنيا افرادي كافر بسازد تا از خدا برگردند؛ لذا سير انبياء برای مردم، سیری توحیدی و به سمت توحيد بود.
اما ولايت، زبده معاني و مطالب است. انسان باید در مسير توحيد موفّق باشد تا بتواند باطن ولايت را بشناسد. غالب مردم، ولایت ظاهری را پذیرفتهاند؛ اما اگر كسي خواست به معرفت و اسرار اهل بیت عليهمالسلام برسد، كارش خيلي سختتر است و تا اهل شهود نباشد، امكانپذير نيست. بعضی اعمال هست که انسان را در رسیدن به معارف كمك مي كند.
سلمان از امیرالمؤمنین عليهالسلام سؤال کرد: آیا اقامه نماز، اقامه ولایت شما است؟ حضرت فرمودند: بله؛ خداوند متعال در قرآن فرموده است: «وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخاشِعِينَ»،[۱] صبر، رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم است و صلاة، اقامه ولایت من است؛ به همین دلیل است که خداوند متعال فرمود: «وَ إِنَّها لَكَبِيرَةٌ» [فقط نماز، ثقیل است]؛ ولی نفرمود: «و انهما» [نماز و روزه]؛ زیرا ولایت، امر بزرگی است که فقط خاشعین یعنی شیعیان، آن را میپذیرند.[۲]
پذيرش ولایت برای همه آسان نيست. پذيرش ولايت، چشيدني، حسكردني و درككردني است. كسي با مطالعه کتب در اين زمينه دستش به جايي بند نمي شود. در زمان خود اهل بيت عليهمالسلام هم همينطور بود. شايد از زمان حضرت موسي بن جعفر عليهالسلام تا زمان امام عسكري عليهالسلام بود که مقداری قضاياي ولايت را باز كردند؛ چون تحمّل این قضایا بسیار سخت است.
در روايتي دارد كه اصبغ بن نباته نزد ميثم تمّار رفت و گفت: روايتي شنيده ام که اميرالمؤمنين عليهالسلام فرموده اند: «إِنَّ حَدِيثَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ»؛ جريان ولايت ما جريان بسيار سختي است و تحمّل نمي كند اين جريان را مگر سلسله انبياء و ملائكه مقرّب و عبدي كه خداوند قلبش را برای ایمان، امتحان كرده باشد و او را خالص يافته باشد. میثم به سرعت نزد امیرالمؤمنین عليهالسلام رفت و گفت: روایتی از اصبغ شنیدهام که تحملش برای من سخت بود. بعد روایت را برای حضرت ذکر کرد و آن حضرت عليهالسلام قضیه را برای میثم، مفصّل توضیح دادند.[۳]
معرفت اهل بیت عليهمالسلام به این نیست که بعضی میگویند: «ما قائلیم که همه کارها دست اهل بیت عليهمالسلام است». اين قائل بودن شما به درد نمي خورد! خودت چه كار كردهاي؟ چه مقدار از معرفت اهل بیت عليهمالسلام را حس كردهاي؟ چه مقدار از آن را پذيرفته اي؟ چه مقدار از آن، مشكلات تو را در روز حلّ مي كند؟ چه مقدار پيوند خوردهاي؟
بعضی دیگر میگویند: «اگر به من بگويند كه اهل بيت عليهمالسلام خدا هستند من مي پذيرم». این اعتقاد، كفر است. اين پذيرش فايده ندارد. آن پذيرشي كه مؤمن خالص، تحمل مي كند، پذيرشي است كه باطناً ايمان آورده باشد؛ و گرنه در این مسیر، حرف زدن كه دردي را درمان نمي كند.
شخصی خدمت حضرت موسی بن جعفر عليهالسلام آمد مي خواست بدگویي بكند، عرض كرد بعضی از شیعیان شما ادعاي محبت شما را مي كنند ولی گناهی مرتکب مي شوند. حضرت جملاتی فرمودند کنایه از اینكه این مسئله، امر دين را براي آنها فاسد نمي كند.[۴]
شاید از مجموعه روايت اينگونه استفاده شود که آن حضرت به خود اين فردي كه بيمارگونه حرف را مطرح كرد و مي خواست شيعيان را تخریب کند، میفرمایند: آن شخص، كار بدی مي كند؛ اما ايمانش فاسد نمي شود. ايمان در صورتي فاسد مي شود كه ظاهرا ما را بپذيرد؛ ولي باطنا قبول نداشته باشد.
باطني که بايد اهل بيت عليهمالسلام را بپذيرد، باطن يك نفر راهرفته است، نه کسی که فقط حرف بزند.
در روايتي نقل شده است شخصي خدمت امام حسن عسکری عليهالسلام رسيد و عرض كرد: يابن رسول الله در سعد و نحس ايام، روايتي از جدّ شما امام صادق عليهالسلام رسيده كه حافظه ام ياري نميكند آن را مراعات كنم. امام عسكري عليهالسلام فرمودند:
يَا سَهْلُ إِنَّ لِشِيعَتِنَا بِوَلَايَتِنَا لَعِصْمَةً لَوْ سَلَكُوا بِهَا فِي لُجَّةِ الْبِحَارِ الْغَامِرَةِ وَ سَبَاسِبِ الْبِيدِ الْغَائِرَةِ بَيْنَ سِبَاعٍ وَ ذِئَابٍ وَ أَعَادِي الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَأَمِنُوا مِنْ مَخَاوِفِهِمْ بِوَلَايَتِهِمْ لَنَا؛[۵]
ای سهل! شیعیان ما در پناه ولایت ما مصونند و اگر در دریای طوفانی و درههای بیابانهای دوردست میان درندهها و گرگها و دشمنان از جن و انس بروند، به برکت دوستی و ولایت ما، از هر ترسی آسودهاند.
اين بخش ولايت و توجه به ولايت، يك موجود حقيقي است که در ملكوت، يك صورت حقيقي دارد. اين است که به فریاد انسان مي رسد. پس اگر من «يابن الحسن» مي گويم و در شدائد به فریادم نمي رسند، من در گفتنم مشكل دارم!
در روایتی نقل شده است پنج صورت با مؤمن داخل قبر او میشود: صورت نماز، زکات، حج، روزه و ولایت که زیباترین آن صورتها، ولایت آل محمد عليهمالسلام است.[۶]
چرا ولایت، زيباتر است؟ زیرا آنها (نماز، زکات، حج و روزه) اصلاً اعتباري ندارند، مگر به اعتبار اين الگوهاي خوبي؛ يعني اهل بيت عصمت و طهارت عليهمالسلام. این بزرگواران كاملترين افرد بشريتند كه رفت و آمدشان در ملكوت و جلوه و تجليشان در ملكوت، بسيار است. در عالم مجردات، عبادت و كارهاي خوب انسان تبديل به صُوَر میشود. يك نفر كه الگوي خوبي دارد، اعمال او زود تبديل مي شود، به خلاف دیگری كه الگوی غیرحقیقی و بدلی دارد؛ لذا کار او پیچیده و مشکل میشود.
خدای متعال الگوهاي خوبي را سر راه ما قرار داده است؛ الگوهایی که زيباترين و بهترين هستند. آن وقت اگر انسان در درياي طوفاني باشد و كشتي مشكل پيدا كند، يك حالت توجهي پيدا مي كند، يك حالت انقطاع پيدا مي كند که اين انقطاع، همه راهها را مي بندد؛ اما كسي كه الگویي مثل اهل بيت عليهمالسلام ندارد به طور ناخودآگاه به يك نيروي ماوراء طبيعت منتقل مي شود که اين نيرو چيزي نيست كه او را نجات بدهد. كسي كه با اهل بيت عليهمالسلام پيوند خورده است، خيلي زودتر به حقايق امر منتقل مي شود؛ يعني صورت ملكوتي ولايتش آماده است. به محض اینکه به اميرالمؤمنين يا حضرت بقية الله عليهماالسلام متوسل مي شود، همه اسباب نجات برای او آماده است؛ لذا امام عسكري عليهالسلام در آن روایت فرمودند كه شيعه ما باش، توجه به ولايت ما داشته باش، و در دل درياي طوفانی برو.[۷]
در يك روايت ديگر دارد كه اميرالمؤمنين عليهالسلام به جناب كميل فرمود: هر روز اسامی ما را ذکر کن که در این صورت، مشكلي نخواهي داشت.[۸] در کیفیت چينش اسامي اهل بيت عليهمالسلام خاصيت و بركاتي براي ارتباط با خدا و حفظ از مهالك هست. وقتی برای شما مشكلي پيش آمد، اگر اسامي چهارده معصوم عليهمالسلام را با توجه ذکر کنید، مطمئنا مشکلتان حلّ میشود. هيچ حرزي و هيچ چيزي مثل ولايت اهل بيت عليهمالسلام و تذكّر اسامي آنها حافظ، نگهبان و نگاهدار انسان نيست.
بعضي از اساتيد نقل مي كردند: انسان در اين مسير سلوک به جايي مي رسد كه براي تجرّد و خلع بدن، آماده است؛ ولی مشکل اینگونه افراد این است که مي خواهد جدا شود، ولي نمي تواند. برای تجرّد، خيلي امكانات مثل آرامش، انزوا و … لازم است؛ ولی دو چيز، انسان را از عالم طبيعت در اين مواقع حسّاس جدا میکند و او را به مجردات نزديك مي كند؛ يكي قرائت قرآن در نيمه شب با صداي ملايم است؛ صدايي جوهرهدار ولي ملايم مثل زنبور عسل و يكي هم گريه بر حضرت سيدالشهداء عليهالسلام که اين هم خيلي زود انسان را پاک و زلال مي كند، از طبیعت جدا مي كند و موفقِ به ارتقاء مقام ایمانی مي نماید.
——————————————————————————————————-
[۱]. سوره بقره، آیه ۴۵٫
[۲]. مناقب (للعلوی)، ص۶۹ .
[۳]. تفسير فرات كوفي، ص۵۴٫
[۴]. مشارق أنوار اليقين، ص۲۸۹٫
[۵]. بحار الأنوار، ج۵۶، ص۲۴٫
[۶]. مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج۳، ص۸۹٫
[۷]. بحار الأنوار، ج۵۶، ص۲۴٫
[۸]. بشارة المصطفى، ص: ۲۴٫