بسمه تعالی کد مطلب: ۲۱۹/ ۸۷/ ۹۶ يکي از آياتي که بسیار جا دارد روی آن فکر کنیم و واقعاً مطلب دارد و ممکن است ما – چه بدانيم و چه ندانيم- یکی از مصادیق آن باشيم، آيهاي است که تا به حال هر چه ميخواندهايم، حمل بر قیامت میکردیم؛ این آیه شریفه است: إِنَّ شَجَرَةَ […]
بسمه تعالی
کد مطلب: ۲۱۹/ ۸۷/ ۹۶
يکي از آياتي که بسیار جا دارد روی آن فکر کنیم و واقعاً مطلب دارد و ممکن است ما – چه بدانيم و چه ندانيم- یکی از مصادیق آن باشيم، آيهاي است که تا به حال هر چه ميخواندهايم، حمل بر قیامت میکردیم؛ این آیه شریفه است:
إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ طَعَامُ الْأَثِيمِ؛[۱]
همانا درخت زقوم، غذای گناهکاران است.
شاخههاي آن شجره همه جا هست. وقتي انسان زياد شلوغ ميکند [بسیار در خطا فرو میرود]، «اثيم» ميشود؛ منتها شلوغي مراتب دارد و فقط همين غفلتها نيست. هر وقت انسان غافل شود، يک عارضهاي دامن گیر او ميشود. اگر انسان يک جايي پايش را خطا گذاشت، برای او تبعاتي دارد؛ مثلا حرفي نامناسب زده و هرچند فکر ميکند فقط يک حرفي زده، ولي با آن حرف، دل يک مؤمن را رنجانده؛ مگر اين کم است؟! گاهي همین کار، حاصل و محصول انسان را به باد ميدهد! بزرگان که این قدر از غيبت پرهيز ميکردند، براي همين است که گاهی شخصيت يک نفر با يک کلمه له شده است. با تکرار چنین اشتباهاتی، انسان أثيم ميشود. وقتی اثيم شد، خوراک معنوي او زقوم ميشود؛ چه بداند و چه نداند. بعد هم به عوارض آن مبتلا ميشود؛ از جمله قساوت قلب ميآورد، توفيقات را ميبرد.
اين نشان ميدهد که در باطن امر هم قضايا، طبقهبندي شده و دقيقاً مشخص است؛ يعني در برزخ و عالم غيب و باطن عالم هم اين گونه است که مرتبه و درجهبندي هست؛ مثلا عده ای از اهل شجره زقوم، شرک دارند، و گروهي بيشتر مواظب بودهاند، مراتب پايينتر و ضعيفتری از مشکلات را دارند و همین طور الی آخر.
کاري که ما در شبانه روز انجام میدهیم، اين است که به گونهاي داريم بين ذکر ذاکرين و يك سري مشکلاتي که نبايد باشد، جمع ميکنيم [یعنی هم ذکر و عبادت انجام میدهیم و هم مشکلات و اشتباهاتمان را ادامه میدهیم و اصلاح نمیکنیم]؛ لذا فايده نميرساند. بايد صفحه و ديوارِ باطن پاک باشد تا رنگ معنوی روي آن بنشیند.
————————————————————–
[۱]. سوره دخان، آیه ۴۳ و ۴۴٫