بسم الله الرحمن الرحیم متن کامل فرمایشات حضرت حجه الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری دامت برکاته در جشن میلاد حضرت ولی عصر علیه السلام در جمع دانش پژوهان مدرسه عالی فقه المهدی و مرکز تخصصی اخلاق قم- اردیبهشت ۹۵ تقسیم بندی مردم از نگاه حضرت امیر علیه السلام صفحه ذهن انسان، آماده دریافت گزارههایی […]
بسم الله الرحمن الرحیم
متن کامل فرمایشات حضرت حجه الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر ناصری دامت برکاته در جشن میلاد حضرت ولی عصر علیه السلام در جمع دانش پژوهان مدرسه عالی فقه المهدی و مرکز تخصصی اخلاق قم- اردیبهشت ۹۵
صفحه ذهن انسان، آماده دریافت گزارههایی است که جایگاهی حساس در تشکیل شاکله انسان دارند. باید با هر گزارهای ارتباطی خاص ایجاد کرد. امتیاز بشر به این است که بداند چه برگ برندهای نسبت به بقیه خلقت در دست اوست. فقط بخشهای نظری، مایحتاج تمام شخصیت انسان را تأمین نمیکند. باید با گزارهها، ارتباط ایجاد کرد تا شخصیت انسان ساخته شود.
ما از یک حیث شبیه به کشتی هستیم که الآن روی آب شناور است و احتمال اصابت به صخره و طوفان برای آن کشتی هست. باید به سمت مقصد حرکت کرد. یک فرصت به ما داده شده است، آن هم نمیدانیم چقدر است! فرض را بر این میگذاریم که یک عمر عادی برای ما هست که در آن فرصت باید این کشتی را به مقصد رساند. خدای متعال ابزار این حرکت را برای رسیدن به مقصدِ بلند به ما داده است. کدام مقصد؟ مقصد خلیفة اللهی: إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَليفَة.[۱]
ما الآن در چه جایگاهی قرار داریم، امیرالمؤمنین علیهالسلام به جناب کمیل فرمودند:
يَا كُمَيْلُ احْفَظْ عَنِّي مَا أَقُولُ لَكَ النَّاسُ ثَلَاثَةٌ عَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ أَتْبَاعُ كُلِّ نَاعِقٍ يَمِيلُونَ مَعَ كُلِّ رِيحٍ لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ يَلْجَئُوا إِلَى رُكْنٍ وَثِيق؛[۲]
اى كميل آنچه را هم اكنون به تو مى گويم در خاطر نگاه دار؛ مردمان بر سه گونه اند: عالمان ربّانى و آموزندگانى براى رسيدن به رستگارى و باقى همه ابلهان و نادانايند كه در پى هر بانگ كننده به راه مىافتند، و هر بادى آنان را به سويى متمايل مىكند، نه از نور علم كسب روشنى مى كنند، و نه به پناهگاهى مطمئن و ايمن پناه مى برند.
مورد اول «عَالِمٌ رَبَّانِيٌّ» است که ناخدای کشتی است و به سمت مقصد حرکت میکند. عالم ربانی کسی است که راهش را طی کرده، خودش را ساخته و به مأمن رسیده است، اوقاتش را هدر نمیدهد حتی تجارت و بیع که خیلی از انسان، فکر میبرد و اشتغال تولید میکند، اینگونه افراد را از مقصد غافل نمیکند. اینها مصداق این آیه شریفه هستند:
رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ؛[۳]
مردانى كه تجارت و داد و ستد، آنان را از ياد خدا باز نمى دارد.
اینها گروه اول هستند که دانستند چه کنند، کجا بروند و چگونه از اوقاتشان بهره ببرند.
بهترین نمونهها را حوزههای علمیه به جامعه ارائه میکرده است، چرا باید ما از این اسطورهها دور باشیم؟! کجای کار ما مشکل دارد؟ برای رسیدن به این قلّه، ممکن است همهگونه سختی بر سر راه انسان قرار بگیرد. ولی برنامه صعود به این قله را برای ما بیان کردهاند. اما ما گاهی برای علم و حقیقت هم تعریف توهّمی میکنیم. راه شفاف، الگوها موجود، شخصیتها حاضر، از اهل بیت علیهمالسلام گرفته تا علمای بزرگ و حواریّون که بهترین نمونهها هستند.
امیرالمؤمنین علیهالسلام گروه دوم را میفرمایند: «مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ». انشاءلله ما در گروه دوم قرار بگیریم که دائم با خودمان کار داریم، احتیاج به دانایی و مدیریت داریم، احتیاج به هوشمندی و چیدمان مصالح از اعمال صالح داریم که در سازه شخصیتی ما قرار بگیرد. از قرآن، اهلبیت علیهمالسلام و سیره بزرگان بسیار میتوان برای تکمیل شخصیت، برای صعود و ارتقا و برای رسیدن به این آیه: رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ؛[۴] کمک گرفت.
در ادامه روایت، حضرت گروه سوم را تعبیر به «هَمَجٌ رَعَاعٌ» میکنند. آنها کسانی هستند که یک زندگی مادی صِرف دارند. گروهی هستند که مقصد را فراموش کردهاند و خداوند بر آنان، خود فراموشی را مسلط کرده است. این دسته هر چه حرف میزنند، علائمی از شیطان، نفس و دنیا طلبی در آن وجود دارد و هر تصمیمی که میخواهند بگیرند، شمّی از شهوات در آن هست.
شیطان، دشمن قسم خورده انسان است که این راه را یکبار رفته و برگشته است و احاطه او به ابعاد راه و آسیبپذیری شخصیت انسانها زیاد است، فقط توسل و توجه به اهل بیت علیهمالسلام میتواند کمککار انسان باشد برای اینکه از شر نفس و شیطان خلاص شود.
شیطان، در مقابل خداوند متعال قسم خورد و گفت:
قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعين؛[۵]
گفت: به عزتت سوگند همه آنان را گمراه مى كنم.
همان اول مخلصین را جدا کرد و میدانست که در آنها نمیتواند نفوذ کند.
این سه دسته در روایت امیرالمؤمنین علیهالسلام یک مرور بر تنوع افکار در راستای گزینش صحیح و هدفی بلند را نشان میدهد.
باید از تزلزل خارج شد که این کار مجاهده نفس میخواهد. انسانی که در معرض جنگ قرار میگیرد میداند که اگر یک گام بردارد، ممکن است یک مین منفجر شود؛ لذا با تمام هوشیاری باید حرکت کرد چون فرصت، کم است.
غفلت و نسیان بر ما عارض شده است که میگوییم «باشد برای بعد». این هم از ابزار عجیب و برنده شیطان است. یک نفر میخواهد یک کار خیر انجام دهد، شیطان حاضر میشود. فرض کنید میخواهد صدقه بدهد شیطان حاضر میشود، ابتدا شیطان میگوید لازم نیست صدقه بدهی. اگر انسان تصمیم داشت و حرف شیطان را گوش نداد، شیطان دوباره القا میکند چرا این مبلغ را میدهی، مبلغ کمتری بده. اگر مبلغ را کم کرد و خواست بدهد شیطان میگوید فلان مکان و فلان زمان صدقه را بده تا جمیعت تو را ببیند، اگر این موارد را ردّ کرد و قضیه خلاص شد، بعد از دادن صدقه نیز خطر هست. تمام اینها مستند به آیات است که اشاره به ابعاد و دقایق آن شده است:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِ وَ الْأَذى؛[۶]
اى اهل ايمان! صدقه هايتان را با منت و آزار باطل نكنيد.
عبادات دیگر نیز همینگونه است. شیطان انسان را رها نمیکند. دشمن قسم خورده است ولی فرصت هست، راه باز است. در روایتی دیدم که ملائکه عرض کردند که خدایا، این آدم را آفریدی و شیطانی با این همه نیرو و آمادگی سر راه اینها قرار دادی، اینها چکار کنند؟ خدای متعال به تعبیر من به آنها فرمود برای آنها هم فکری کردم.[۷]
خداوند برای مقابله با شیطان امکانات و فرصتهایی در اختیار ما گذاشته است. از جمله مطلق زمان و زمانهای خاص است. یکی از امتیازاتی که در مسیر انسانها وجود دارد، زمان است. به مناسبت این ایام که ولادت حضرت صاحب علیه السلام است عرض می کنم که یکی از این زمانهای خاص شب نیمه شعبان است. شب نیمه شعبان یکی از لیالی اربعه طول سال است که همسایه لیلة القدر است و برکات زیادی دارد. سرنوشت انسانها در آن شب بسته میشود. اگر ما به این کلیدها توجه داشته باشیم دریچهای به فضل و رحمت الهی باز میشود. شب نیمه شعبان خیلی میتواند پر برکت باشد، شبی بود که رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلم استراحت کرده بودند و بلند شدند رفتند و همسر حضرت به دنبال آن حضرت رفت و دید که حضرت مثل یک پارچهای که بر زمین افتاده باشد به سجده افتادهاند و دعا میخوانند.[۸]
یکی از دعاهای سجده رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلم این بود:
أَعُوذُ بِعَفْوِكَ مِنْ عِقَابِكَ وَ أَعُوذُ بِرِضَاكَ مِنْ سَخَطِكَ وَ أَعُوذُ بِرَحْمَتِكَ مِنْ عَذَابِكَ وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْك[۹]
این دعا سه فقره بسیار لطیف است که با هم فرق میکنند. در فقره اول، عقاب را ذکر فرمودهاند که در مقام فعل است «اعوذ بعفوک من عقابک»، در فقره بعدی از مقام فعل یک پله فراتر میرود که مقام صفت است «اعوذ برضاک من سخطک». فقره آخر هم مقام ذات است «اعوذ بک منک». در یک فقره کوتاه به چه لطایفی اشاره شده است، سه مرحله ذکر شده است: مرحله فعل، مرحله صفت و مرحله ذات.
همچنین رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلم در شب نیمه شعبان در سجده این دعا را میخواندند:
اللَّهُمَّ لَكَ سَجَدَ سَوَادِي وَ خَيَالِي وَ بَيَاضِي؛[۱۰]
یعنی خدایا من در سجده، ذهن و خیالم همه در محضر تو است. این جملهای است که شاید ما هم بگوییم و به برکت حضرات محمد و آل محمد علیهمالسلام به این حد از ارتقا برسیم.
نیمه شعبان بهاری دیگر است و صفایی دیگر دارد. شب و روز نیمهشعبان برکات معنوی زیادی دارد.
دسته ی گل می برند مردم از این باغ بسته به ما روزگار راه تماشا
یکی دیگر از فرصتها و امکاناتی که خدا برای مقابله با مکاید شیطان در اختیار ما گذاشته است توسل به اهل بیت علیهم السلام؛ از جمله توسل به امام زمان علیه السلام است. چطور ما اینقدر از توجه به امام زمان علیهالسلام غافل شدیم؟! چطور این همه دور شدیم و توانستیم بدون توسل به آن حضرت زندگی کنیم؟! ما باید بدانیم چه چیزی از ما میخواهند؟ آیا این سفرهای که برای ما پهن کردهاند کم است؟ چه کسی بهره میبرد؟ چرا حتی برای این ارتباط هم آمدیم حرف زدیم و حرف زدیم و حرف زدیم؟ نصیب خودمان چه شد؟ چطور روزگار ما را به غفلت انداخت و از این بخش غافل شدیم؟
روزانه باید متوسل بود گرچه افق این فکر خیلی بلند است و افق این ارتباط خیلی راقی است اما دائم باید ملتزم به توسل بود. تجربه بین علما نشان داده است که توسل و توجه به حضرت بقیه الله علیهالسلام خیر دنیا و آخرت میآورد که فقط ثبات قدم و مراعات میخواهد، ادب و گذشت میخواهد، سحر میخواهد، نماز اول وقت و قرائت قرآن میخواهد.
آن وقت است که انسان احساس میکند یک باب دیگر هم در زندگی او باز شد که نسلهای آینده او هم بهره میبرند.
شب نیمه شعبان شب این ارتباط و این توسل و شب شروع این توجه است. ما خیلی غافل هستیم و حیف است که سر این سفره، غافل از حضرت باشیم. مواظب باشیم که شب نیمه شعبان از دست نرود. در این شب فقط استغفار و بیداری و درک شب نیمه شعبان.
به خودم و عزیزان تذکر دارم که ما توجهمان به حضرت بقیه الله خیلی کم است، خیلی دوریم. این نسیان، زندگی ما را به سمت و سویی نتیجهبخش، سوق نمیدهد. باید بیشتر متوسل بود، باید بیشتر متوجه بود. این سلامها، زیارتها، توجهات و توسلات، خیر دنیا و آخرت برای ما خواهد داشت.
چرا زندگیهای ما به گونهای شده که از هر طرف، مشکلات فشار آورده است، اینها به خاطر این غفلت است. اگر توجه به حضرت علیهالسلام را شروع کنیم، گرهها حتما حتما باز خواهد شد.
در آخر از باب قدر دانی و تشکر و عرض ارادت به ساحت مقدس حضرت نرجس خاتون علیها السلام عرض می کنم که حضرت نرجس خاتون، یک زن از نوادگان سلطان روم بود، نور حضرت و قضا و قدر و معیشت الهی او را در خانه امام هادی علیهالسلام قرار داد و حضرت او را به ازدواج حضرت امام حسن عسکری علیهالسلام در آورند. آن حضرت سلام الله علیها نه این که فقط تشرف به اسلام پیدا کردند؛ بلکه مربی خصوصی او حضرت حکیمه خاتون سلام الله علیها بود. حضرت حکیمه خاتون دختر امام، خواهر امام، نوه امام و عمه امام بود.
این بزرگوار در چه فرصت کوتاه از کجا تا چه قلهای این راه را طی کرده است. او از کسانی است که با این مولود، حقی عظیم بر شیعه دارد و اگر ما بزرگان دینمان را یاد کنیم، بهرهاش را خواهیم برد. انشاء الله
[۱]. سوره بقره، آیه ۳۰٫
[۲]. الخصال ؛ ج۱ ؛ ص۱۸۶٫
[۳]. سوره نور، آیه ۳۷٫
[۴]. سوره نور، آیه ۳۷٫
[۵]. سوره ص، آیه ۸۲٫
[۶]. سوره بقره، آیه ۲۶۴٫
[۷]. وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَليفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فيها مَنْ يُفْسِدُ فيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قالَ إِنِّي أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُون(سوره بقره، آیه۳۰). قَالَ جَلَّ وَ عَزَّ: إِنِّي أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أَخْلُقَ خَلْقاً بِيَدِي، وَ أَجْعَلَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ أَنْبِيَاءَ وَ مُرْسَلِينَ وَ عِبَاداً صَالِحِينَ وَ أَئِمَّةً مُهْتَدِينَ، وَ أَجْعَلَهُمْ خُلَفَاءَ عَلَى خَلْقِي فِي أَرْضِي، يَنْهَوْنَهُمْ عَنْ مَعْصِيَتِي، وَ يُنْذِرُونَهُمْ مِنْ عَذَابِي، وَ يَهْدُونَهُمْ إِلَى طَاعَتِي، وَ يَسْلُكُونَ بِهِمْ طَرِيقَ سَبِيلِي، وَ أَجْعَلَهُمْ لِي حُجَّةً، وَ عَلَيْهِمْ عُذْراً وَ نُذْراً، وَ أُبِينَ النَّسْنَاسَ عَنْ أَرْضِي[۷]، وَ أُطَهِّرَهَا مِنْهُمْ، وَ أَنْقُلَ مَرَدَةَ الْجِنِّ الْعُصَاةَ عَنْ بَرِيَّتِي وَ خَلْقِي وَ خِيَرَتِي، وَ أُسْكِنَهُمْ فِي الْهَوَاءِ وَ فِي أَقْطَارِ الْأَرْضِ، وَ لَا يُجَاوِرُونَ نَسْلَ خَلْقِي، وَ أَجْعَلَ بَيْنَ الْجِنِّ وَ بَيْنَ خَلْقِي حِجَاباً، فَلَا يَرَى نَسْلُ خَلْقِي الْجِنَّ، وَ لَا يُجَالِسُونَهُمْ، وَ لَا يُخَالِطُونَهُمْ، فَمَنْ عَصَانِي مِنْ نَسْلِ خَلْقِيَ الَّذِينَ اصْطَفَيْتُهُمْ، أَسْكَنْتُهُمْ مَسَاكِنَ الْعُصَاةِ، وَ أَوْرَدَتْهُمْ مَوَارِدَهُمْ وَ لَا أُبَالِي».( البرهان في تفسير القرآن،ج۱، ۱۷۱)
[۸]. رَوَى الْحَسَنُ الْبَصْرِيُّ عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ فِي حَدِيثٍ طَوِيلٍ فِي لَيْلَةِ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ: فِي هَذِهِ اللَّيْلَةِ هَبَطَ عَلَيَّ حَبِيبِي جَبْرَئِيلُ ع فَقَالَ لِي يَا مُحَمَّدُ مُرْ أُمَّتَكَ إِذَا كَانَ لَيْلَةُ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ أَنْ يُصَلِّيَ أَحَدُهُمْ عَشْرَ رَكَعَاتٍ فِي كُلِّ رَكْعَةٍ يَتْلُو فَاتِحَةَ الْكِتَابِ مَرَّةً وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ عَشْرَ مَرَّاتٍ ثُمَّ سَجَدَ فَقَالَ فِي سُجُودِهِ- اللَّهُمَّ لَكَ سَجَدَ سَوَادِي وَ خَيَالِي وَ بَيَاضِي يَا عَظِيمَ كُلِّ عَظِيمٍ اغْفِرْ لِي ذَنْبِيَ الْعَظِيمَ فَإِنَّهُ لَا يَغْفِرُهُ غَيْرُكَ فَإِنَّهُ مَنْ فَعَلَ ذَلِكَ مَحَا اللَّهِ تَعَالَى عَنْهُ اثْنَيْنِ وَ سَبْعِينَ أَلْفَ سَيِّئَةٍ وَ كَتَبَ لَهُ مِنَ الْحَسَنَاتِ مِثْلَهَا وَ مَحَا اللَّهُ عَنْ وَالِدَيْهِ سَبْعِينَ أَلْفَ سَيِّئَةٍ.( مصباح المتهجد و سلاح المتعبد ؛ ج۲ ؛ ص۸۳۹).
[۹]. الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج۳ ؛ ص۴۶۹٫
[۱۰]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد ؛ ج۲ ؛ ص۸۳۹٫
این مطلب بدون برچسب می باشد.