کد مطلب : ۲۴/ ۸۵/ ۹۴ برخي افراد، از این حیث که در معرض دید و نظر باشند، آسيبپذير هستند؛ همانطور كه اين تعريف (آسیبپذیربودن) را در همه اصناف خلقت ميتوانيد پيدا كنيد. حتي در نباتات، يك گياه یا درخت که ميوه خوبي میدهد، در فصل به گل نشستن، احتمال آفت گرفتن را دارد که […]
برخي افراد، از این حیث که در معرض دید و نظر باشند، آسيبپذير هستند؛ همانطور كه اين تعريف (آسیبپذیربودن) را در همه اصناف خلقت ميتوانيد پيدا كنيد. حتي در نباتات، يك گياه یا درخت که ميوه خوبي میدهد، در فصل به گل نشستن، احتمال آفت گرفتن را دارد که بايد به آن سم زد. در حيوانات هم همينطور است. انسانها هم در محدوده خودشان، آثار مفید زیادی میتوانند داشته باشند و از آن طرف، خطراتی هم دامنگیر آنها میشود. اگر فقط جسم انسان را نگاه كنيد، ميبينيد يك عوارض و ابتلائاتي دارد و ممكن است بيماريهایي بگيرد؛ البته درمانهایی هم دارد. مسائل روحي هم زواياي زيادي دارد. يكي از آفتهاي زندگي انسان که در قرآن هم آمده، نظرهاي تنگ است[۱] که منشأ آن هم، دست خود انسان است؛ یعنی خود انسان غالباً كاري میکند كه مستحق این ابتلا میشود.
حضرت يعقوب به حضرت يوسف علیهماالسلام گفتند:
يا بُنَيَّ لا تَقْصُصْ رُؤْياكَ عَلى إِخْوَتِكَ؛[۲]
فرزندم! خواب خود را براى برادرانت نقل نكن.
وقتي در جمع برادرانت بودی، شروع به قصه نكن. خداوند به جاي «لاتقصص» ميتوانست كلمهاي ديگر بياورد و مثلاً بفرماید: «لاتتذكر برؤياك»؛(رویایت را یاد آوری نکن) ولي به کلمه «تقصص» عنايت دارد؛ يعني وقتي عنایتی به تو شده است یا در معرض آن قرار گرفتهای، آن را برای دیگران نقل نکن و آنرا دستمایه قصهسرایی خود قرار نده. اتفاقی که هنوز نیفتاده است، براي ديگران قصه نگو.
فَيَكيدُوا لَكَ كَيْداً؛[۳]
كه در كار تو نيرنگ خواهند كرد.
اگر خواب خود را برای آنها نقل کنی نظرشان ميگيرد، تحريك حسد ميشود و كار دستت ميدهد. خيلي از ابعاد زندگي ما همين است.
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمودند:
اسْتَعِينُوا عَلَى أُمُورِكُمْ بِالْكِتْمَانِ فَإِنَّ كُلَّ ذِي نِعْمَةٍ مَحْسُود؛[۴]
بر کارهایتان، از پنهانکردن کمک بگیرید؛ چرا که همانا هر صاحب نعمتی مورد حسادت واقع می شود.
حسد، مراتب دارد. ممکن است شخصي خوب است، اهل عبادت است؛ اما ظرفيت ندارد. گاهي كه سينهاش تنگي ميكند، يك چيزي ميگويد يا يك خرابكاري ميكند؛ آن وقت خودش را ملامت ميكند و كمحوصلگي خودش را توجيه ميكند. شخصی که نعمتی دارد و آن را بازگو میکند، گاهي ديگري با ديدن و شنیدن آن نعمت، اذيّت ميشود.
در محدوده ارتباطات نزديك، شروعِ صحبت، باعث قصهگویی ميشود و به دنبال آن، طرف مقابل اذیّت ميشود. بعضی از آفتهايي كه به زندگي مردم وارد میشود، از اين ناحيه است؛ در حالي كه این آفتها شناختهشده نيست.
ائمه علیهمالسلام در ادعیه، اينها را شناسایی کرده و راه درمان برايش ذکر كردهاند. ائمه علیهمالسلام مردم را در حصنِ حصين و چارچوبي محفوظ قرار دادهاند.
متأسفانه هر قدر پیش ميرويم، حال دعا در مردم كمتر ميشود؛ از این رو برايشان مشكلات پيش ميآيد و مادّينگرتر ميشوند. مردم دوست دارند مشكلاتشان را به امور ظاهري منسوب كنند؛ در حالي كه آن زمانهایی كه افراد روشنضمیر، بيشتر در بين مردم بودند، خيلي سريع، منشأ مشكلات را پيدا ميكردند. غالبش هم به امور غيرعادي منسوب ميشد.
در بعضي مسائل، مانند شوهردادن دختر، ازدواج، مسأله اولاد و … ممكن است از ناحيههاي مختلفي، مشكل به وجود بيايد. مشکلات، شدت و ضعف دارد؛ ولي پايه اولیه مشکلات، تنگناهايي است كه خودمان براي خودمان درست ميكنيم.
از دست دادن توفيقات، به سبب همین شعاردادنهاست؛ مثلا شخصي که هر شب دعایي را ميخوانده و توفيقي نصيبش ميشده است، ميگفتند جایی این را نقل نکن. حالا راحت بيان ميكند و شعار ميدهد؛ فردا شب، آن توفیق برای او نمیماند و بیدار نمیشود، شب بعد هم بيدار نميشود و در نهایت، آن توفیق از دست ميرود. چه چيزي را به خاطر چه چيزي از دست داد!
———————————————————-
[۱] . همان گونه که در شأن نزول آیه «و ان یکاد» نقل شده است: عَنْ حَسَّانَ الْجَمَّالِ، قَالَ: حَمَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ مِنَ الْمَدِينَةِ إِلى مَكَّةَ، فَلَمَّا انْتَهَيْنَا إِلى مَسْجِدِ الْغَدِيرِ، نَظَرَ إِلى مَيْسَرَةِ الْمَسْجِدِ، فَقَالَ: «ذلِكَ مَوْضِعُ قَدَمِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ حَيْثُ قَالَ: مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ، فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ» ثُمَّ نَظَرَ إِلَى الْجَانِبِ الْآخَرِ، فَقَالَ: «ذلِكَ مَوْضِعُ فُسْطَاطِ أَبِي فُلَانٍ وَ فُلَانٍ، وَ سَالِمٍ مَوْلى أَبِي حُذَيْفَةَ وَ أَبِي عُبَيْدَةَ بْنِ الْجَرَّاحِ، فَلَمَّا أَنْ رَأَوْهُ رَافِعاً يَدَيْهِ، قَالَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ: انْظُرُوا إِلى عَيْنَيْهِ تَدُورُ كَأَنَّهُمَا عَيْنَا مَجْنُونٍ، فَنَزَلَ جَبْرَئِيلُ عَلَيْهِ السَّلَامُ بِهذِهِ الْآيَةِ: «وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَ ما هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ» (اصول كافی، ج۹، ص۲۸۹).
[۳] . سوره یوسف، آیه ۵٫
عاالی بود متشکرم از سایت خوبتون