۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » گفتار های حجت الاسلام ناصری
  • 02 ژانویه 2017 - 9:25
  • 602 بازدید
توجه امیرالمؤمنین علیه‌السلام  به مرگ و معاد
توجه امیرالمؤمنین علیه‌السلام  به مرگ و معاد

توجه امیرالمؤمنین علیه‌السلام به مرگ و معاد

بسم الله الرحمن الرحیم کد مطلب:۹۵/۸۷/۹۹ امّ کلثوم دختر امیرالمؤمنین عليه‌السلام نقل می‌کند: شب نوزدهم ماه مبارک رمضان برای پدرم دو قرص نان جو، مقداري نمك و مقداري شير آوردم. حضرت، زمانی که به این طعام نگاه کردند، گريه كردند و فرمودند: «گمان نمي‌‌‌‌‌‌كنم دختري باشد كه برای پدرش بدی و گرفتاری بخواهد». عرض كردم: […]

بسم الله الرحمن الرحیم

کد مطلب:۹۵/۸۷/۹۹

امّ کلثوم دختر امیرالمؤمنین عليه‌السلام نقل می‌کند:

شب نوزدهم ماه مبارک رمضان برای پدرم دو قرص نان جو، مقداري نمك و مقداري شير آوردم. حضرت، زمانی که به این طعام نگاه کردند، گريه كردند و فرمودند: «گمان نمي‌‌‌‌‌‌كنم دختري باشد كه برای پدرش بدی و گرفتاری بخواهد». عرض كردم: «من كاري نكردم». حضرت فرمودند: «دو نوع خورشت آوردي. آیا طول وقوف مرا در قيامت، نزد خدا مي‌‌‌‌‌‌خواهي؟! دخترم! بدان اگر خوراك و لباس، طبق مشتهيات نفساني شد، روز قیامت نزد خدا طول وقوف دارد».[۱]

وقتي حضرت خواستند از خانه بیرون بروند، مرغابي‌‌‌‌‌‌ها اطراف حضرت آمدند و بال‌بال مي‌‌‌‌‌‌زدند. حضرت فرمودند: «اين‌ها به شهادت من خبر مي‌‌‌‌‌‌دهند». ام كلثوم عرض كرد: «آقا چرا تطيّر [فال بد] مي‌‌‌‌‌‌زنيد؟» فرمودند: «نه دخترم. ما اهل بيتي هستيم كه نه تطيّر مي‌‌‌‌‌‌زنيم و نه كسي مي‌‌‌‌‌‌تواند به ما تطيّر بزند». بعد از آن، كمربندشان به درِ خانه اصابت كرد و باز شد. حضرت، كمربندشان را محكم بستند و اين شعر را خواندند:

اشدد حیازیمک للموت فانّ الموت لاقیکا                            و لا تجزع من الموت اذا حلّ بنادیکا

و لا تغترّ بالدهر و ان کان یؤاتیکا                                       کما اضحکک الدهر کذاک الدهر یبکیکا

یعنی کمربندت را برای مرگ محکم ببند؛ زیرا مرگ تو را ملاقات می‌کند و در برابر مرگ هنگامی که می‌آید جزع و ناله مکن و به دنیا مغرور نشو، هرچند با تو همراهی کند؛ [زیرا] روزگار همچنان که تو را به خنده می‌آورد، همین‌طور می‌گریاند.[۲]

در همین روایت نقل شده است که آن حضرت به ‌‌‌‌‌‌ام كلثوم فرمودند:

دخترم من شجاعان عرب را به هلاکت رساندم و از هيچ‌كدام، خوفی در دل من راه پيدا نكرد؛ اما امشب در دلم خوف و رعب، وجود دارد. بعد حضرت فرمودند: انا لله و انا الیه راجعون.[۳]

انسان باید به این نکته توجه داشته باشد که او را به كجا مي‌‌‌‌‌‌برند؟ وقتي سرنوشت، ما را به سمت مرگ مي‌‌‌‌‌‌برد، چرا براي بهترشدن، براي معرفت و براي ارتباط با خدا، سعي نكنیم؟

—————————————————————————————

[۱]. بحار الانوار، ج ۴۲، ص ۲۷۶٫

[۲]. همان، ص ۲۷۸٫

[۳]. همان، ص۲۷۷٫

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

جواب سئوال زیر را وارد نمایید *