بسم الله الرحمن الرحیم کد مطلب:۹۶/۸۶/۹۳ يكي از زاويههايي كه مانع از خشوع بعضی از ما است، این است که به دانستههاي خود خيلي تكيه ميكنيم و آنها را بزرگ ميپنداريم؛ لذا شخصيتي مضاعف براي خودمان قائل ميشويم. چرا چهاركلمه که ياد ميگيريم، قرب براي ما نميآورد و بلکه فاصله ما زيادتر ميشود؟! دل ما […]
بسم الله الرحمن الرحیم
کد مطلب:۹۶/۸۶/۹۳
يكي از زاويههايي كه مانع از خشوع بعضی از ما است، این است که به دانستههاي خود خيلي تكيه ميكنيم و آنها را بزرگ ميپنداريم؛ لذا شخصيتي مضاعف براي خودمان قائل ميشويم. چرا چهاركلمه که ياد ميگيريم، قرب براي ما نميآورد و بلکه فاصله ما زيادتر ميشود؟! دل ما مثل سنگلاخی ميشود که از سطح زمین بالا آمده است و اگر باران هم ببارد، درخت حكمت در آن دل، سبز نميشود؛ به همین دلیل است که در طول تاريخ، عنايتهاي ويژهای كه بنا بوده شامل حال افراد شود، به سمت ديگري متمایل شده است. در زمانهايي از غيبت صغري يا بعضي وقتهاي ديگر، خانههای اهل بغداد از فتاواي ابوالحسن شلمغاني – کسی که شيخ، فقيه و محدّث بود – پُر بود؛ تا این که توقيعي صادر شد و او را طرد كرد.[۱] نوّاب اربعه انتخاب ميشوند. علي بن محمد سيمري جواني لاغراندام، فقير و مظلوم بود که هنگام احتضار جناب حسین بن روح، پایين پاي او نشسته بود. در موقع احتضار، جناب حسين بن روح ناگهان برخاست و گفت: «توقيعي صادر شد که سيمري، نائب بعد از من است».[۲] این قضیه براي خيليها سنگین بود؛ تا جایی که حسين بن روح را خیلی اذيت كردند.
آنچيزي كه از ما ميخواهند، معارف قرآني، خشوع و شكستگي، تعبّد و سجدههای طولاني است؛ نه این که برای خود، شخصیتی خیالی بسازیم. یکی از عللی که بعضی از علوم به بعضی از متعلمین آن علم، خير نميدهد، این است که برای بعضی از آن افراد، حالتي پدید میآید که باعث میشود یک شخصیت خیالی برای خود بسازند؛ برای مثال، موضوع علم ادبیات، تصحیح گفتار است. گاهی بعضی از آنها [اهل ادبیات] میبینند یک نفر که محاسنش هم سفيد است روايت را غلط میخواند؛ ناگهان حالتي به آنشخص دست میدهد که خود را عالمتر به قواعد میداند و با خود میگوید: اين شخص با این محاسن سفید، عبارات را غلط ميخواند. زمانی که اين حس در آن افراد پيدا ميشود، عقب ميافتند؛ حتي از جهت زندگي اجتماعي و رشدهاي اوليه، عقب ميافتند.
چيزي كه خدا از ما ميخواهد، سجده، عبوديت و بندگي، سحر، التماس، افتادگی و خود را حسابنكردن است. اگر کسی شکسته و افتاده شد، خداوند او را بلند میکند؛ اما اگر کسی برای خود، تشخصی اضافی قائل شد، خداوند رهایش میکند. سلوك تا قرب حقتعالي قاعدهمند و حسابشده است؛ ولی ما چشمهايمان را ميبنديم.
——————————————————–
[۱]. الغیبة للطوسی، ص ۴۰۵٫
[۲]. الغیبة للطوسی، ص ۳۹۴٫