۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.
اطلاعیه ها

موقعیت شما : صفحه اصلی » گفتار های حجت الاسلام ناصری
  • 07 آگوست 2017 - 9:06
  • 333 بازدید
جایگاه علوم معنوی و علوم مادی
جایگاه علوم معنوی و علوم مادی

جایگاه علوم معنوی و علوم مادی

بسمه تعالی کد مطلب: ۹۶/۸۶/۱۷۳ شرافت انسان بر حيوانات به دانايى عالم غيب، علوم و معارف اهل بيت علیهم‌السلام است نه دانايى علوم ظاهری مثل فيزيك، شيمى و مطالب ديگر. علوم اهل بيت علیهم‌السلام بسیار عظمت دارد. علوم اهل بيت علیهم‌السلام يعنى علومى که از آن یقین به حق‌تعالی و یقین هستی‌شناسانه توليد مى ‏شود. […]

بسمه تعالی

کد مطلب: ۹۶/۸۶/۱۷۳

شرافت انسان بر حيوانات به دانايى عالم غيب، علوم و معارف اهل بيت علیهم‌السلام است نه دانايى علوم ظاهری مثل فيزيك، شيمى و مطالب ديگر. علوم اهل بيت علیهم‌السلام بسیار عظمت دارد. علوم اهل بيت علیهم‌السلام يعنى علومى که از آن یقین به حق‌تعالی و یقین هستی‌شناسانه توليد مى ‏شود. ما خیلی دور شده ‏ايم كه ابعاد و زواياى علوم اهل بيت علیهم‌السلام را احادیثی در باب طهارت و نجاست و … تصور کرده‌ایم و مى ‏گوييم دنيا الآن دنياى ديگرى است؛ به کره ماه رفته‌اند و …

ذهن ما به عالم اجسام و علوم مادى مشغول شده كه علوم معنوى را على‌رغم آن همه وسعتی كه دارد، كوچك مى ‏بينيم و علوم مادی را بزرگ مى ‏بينيم؛ در حالى كه اهل بيت علیهم‌السلام براى اين نیامده‌اند كه يك نفر را به کره ماه بفرستند. بله؛ رفتن به كره ماه خوب است؛ اما خوبى‏ آن، اندازه دارد. همه هستى و ارزش آدمى را اين مسأله، تعيين ‏نمى‌كند؛ بلکه ارزش انسان به برداشت انسان، انسانيّت، فضائل، ايمان به غيب، راه‌پیدا کردن به توحيد، ورود پیدا کردن به بهشت و رسیدن به جایگاهی است که قرآن کریم می‌فرماید:

في‏ مَقْعَدِ صِدْقٍ‏ عِنْدَ مَليكٍ مُقْتَدِر؛[۱]

[متقين] در جايگاه صدق نزد خداوند مالك مقتدر هستند.

در اين باره نیز انسان باید هر خدمتى كه از دستش برمى ‏آيد نسبت به توسعه علوم اهل بيت علیهم‌السلام انجام دهد. اكثر اهل بهشت فقرايى هستند که در دنيا بى‌نام و نشان بوده‌اند[۲]و اكثر اهل جهنم، جبارين و متكبرين هستند.[۳]

يك نفر خدمت رسول خداصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم آمد و شروع به افتخار كردنكرد ؛ گفت: من پسر فلانى هستم كه مثلاً رئيس قبيله فلان جا بود و تا نُه نفر را شمرد. حضرت فرمودند: دهمين آن‌ها تو هستى كه همه‏ شما در آتش جهنم هستيد.[۴]

امام صادق علیه‌السلام در مورد تواضع رسول خداصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم مى‏ فرمايند: زنى خدمت رسول خداصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم رسيد و آن حضرت مشغول خوردن غذا بودند. عرض كرد: يا رسول اللّه!، مثل عبيد نشسته‌ايد و غذا مى‏ خوريد. حضرت فرمودند: «ويحك أيّ عبد أعبد منّي»؛ چه كسى از من شكسته‏ تر و عبدتر است؟ زن گفت: يا رسول اللّه‏ يك لقمه از غذايتان را به من بدهيد. حضرت يك لقمه برداشتند و به او دادند. گفت: نه؛ آن لقمه‌ای را مى‏ خواهم که در دهانتان است . حضرت لقمه را از دهان درآوردند و به او دادند. امام صادق علیه‌السلام مى ‏فرمايند: آن زن تا آخر عمرش دچار هيچ بيمارى‌ای‏ نشد.[۵]

پيغمبر خداصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و اهل بيت علیهم‌السلام از نظر مادی در زمانى بودند كه اگر مى‏ خواستند جايگاه ماديات و رشد و به قول امروزى‏ها تجدّد را در دين تعريف كنند امكان داشته است؛ ولي رسول خداصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم این‌ها را مي‌شكستند. آن وقت هم امکاناتی بود؛ ولی گاهى رسول خداصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم سوار اُلاغ عريان مى‏ شدند[۶] تا این قواعد را بشكنند و به ما بفهمانند که ما برای این‌گونه مسائل نیامده‌ایم. در تمام عمر بايد به سمت عبدبودن برويم. نيامده‏ ايم كه همه سعى و اهتمام خودمان را به توسعه ماديات مردم معطوف کنیم و به این امور افتخار كنيم. نه؛ اول راه خدا، صدق،  يقين، اخلاص و … را باید پیمود. بزرگان، هنر بشريت را در تشابهش به مجردات مى‏ دانستند. بشر باید به سمت ملائكه شدن برود؛ زیرا زندگى ابدى در انتظار او است. بنا نيست كه انسان‌ها دنيا را براى هميشه بخواهند و بگيرند. يهود اين‌گونه بودند که از همان وقت، بهترين امكانات را براى رشد امور مادی می‌خواستند.[۷]

————————————————————————————————–

[۱]. سوره قمر، آیه ۵۵٫

[۲]. اطّلعت في الجنّة فرأيت أكثر أهلها الفقراء. (نهج الفصاحة، ص۲۱۹)

[۳]. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم: ‏ أَكْثَرُ أَهْلِ جَهَنَّمَ الْمُتَكَبِّرُونَ. (وسائل الشيعة، ج‏۱۵، ص۳۷۸)

[۴]. اصول الكافی، ج‏۲، ص۳۲۹٫

[۵]. سفينة البحار، ج‏۲، ص۶۹۵٫

[۶]. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم : خَمْسٌ لَا أَدَعُهُنَّ حَتَّى الْمَمَاتِ الْأَكْلُ عَلَى الْحَضِيضِ مَعَ الْعَبِيدِ وَ رُكُوبِيَ‏ الْحِمَارَ مُؤْكَفاً وَ حَلْبِيَ الْعَنْزَ بِيَدِي وَ لُبْسُ الصُّوفِ وَ التَّسْلِيمُ عَلَى الصِّبْيَانِ لِتَكُونَ سُنَّةً مِنْ بَعْدِي. (أمالی شیخ صدوق، ص۷۲)

[۷]. شاید اشاره به آیه ۶۱  سوره بقره باشد: وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسى‏ لَنْ نَصْبِرَ عَلى‏ طَعامٍ واحِدٍ فَادْعُ لَنا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِها وَ قِثَّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها قالَ أَ تَسْتَبْدِلُونَ الَّذي هُوَ أَدْنى‏ بِالَّذي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْراً فَإِنَّ لَكُمْ ما سَأَلْتُمْ وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كانُوا يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا يَعْتَدُون‏.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*