۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » گفتار های حجت الاسلام ناصری
  • 26 آگوست 2017 - 14:35
  • 468 بازدید
کلمات الهی
کلمات الهی

کلمات الهی

بسمه تعالی کد مطلب:۹۶/۸۷/۱۷۹ ايمان به كلمات الهي كار هر كسي نيست؛ چون ایمان به کلمات الهی، فرع شناخت کلمات، ولو شناخت كلي از كلمات است. بايد كلمات الهي را تصدیق کرد و دانست که اين‌ها چه هستند و چگونه‌اند؟ خداوند در سوره كهف مي‌فرمايد: قُلْ لَوْ كانَ الْبَحْرُ مِداداً لِكَلِماتِ‏ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ […]

بسمه تعالی

کد مطلب:۹۶/۸۷/۱۷۹

ايمان به كلمات الهي كار هر كسي نيست؛ چون ایمان به کلمات الهی، فرع شناخت کلمات، ولو شناخت كلي از كلمات است. بايد كلمات الهي را تصدیق کرد و دانست که اين‌ها چه هستند و چگونه‌اند؟

خداوند در سوره كهف مي‌فرمايد:

قُلْ لَوْ كانَ الْبَحْرُ مِداداً لِكَلِماتِ‏ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ كَلِماتُ رَبِّي وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَدا؛[۱]

بگو اگر درياها براى (نوشتن) كلمات پروردگارم مركب شوند، درياها پايان مى‏ گيرند پيش از آنكه كلمات پروردگارم پايان يابد؛ هرچند همانند آن (درياها) را به آن اضافه كنيم.

در این آیه صحبت از يك نوع كلماتي است كه وقتي مي‌خواهد كثرتشان را بيان كند برای کتابت آن کلمات، حرف از قلم و دوات مي‌آورد؛ پس معلوم است كه اين نوع از كلمات، الفاظي هستند كه قابل نوشتارند و حتي آب دریا  قدرت‌ ترسیمشان را ندارد. اين يك نوع از كلمات است كه مربوط به حق‌‍‌تعالي است.

حضرت عیسی علیه السلام، کلمه الهی

نوع دیگری از کلمات را در قرآن کریم این‌گونه بیان می‌کند:  

إِنَّمَا الْمَسيحُ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ كَلِمَتُهُ‏ أَلْقاها إِلى‏ مَرْيَمَ وَ رُوحٌ مِنْهُ؛[۲]

مسيح عيسى بن مريم فقط رسول خدا و كلمه اوست كه او را به مريم القا نمود و روحى از جانب او بود (كه از عالم الوهيت به مريم فرستاده شد).

در این آیه خداوند متعال، حضرت عیسی علیه‌السلام را کلمه‌ای از کلمات خودش می‌داند که این نوع کلمات، دیگر نوشتني نيست.

در آیه دیگری حضرت يحيي علیه‌السلام را مدح مي‌كند به اين‌كه مصدِّق اين كلمه بوده است:  

فَنادَتْهُ الْمَلائِكَةُ وَ هُوَ قائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيى‏ مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ سَيِّداً وَ حَصُوراً وَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحين‏؛[۳]

ملائكه خطابش كردند و در حالى كه او در محراب نماز مى ‏خواند گفتند: خداى تعالى تو را به يحيى مژده مى‏ دهد فرزندى كه تصديق كننده كلمه ‏اى از خدا است (يعنى عيسى) و سيدى است كه زن نمى‏ گيرد، و پيامبرى است از صالحان‏.

کلمه طیّبة و کلمه خبیثه

در عالم غيب، دو نوع كلمه داريم يكی كلمه طيّبه و یکی کلمه خبیثه:

أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماء؛[۴]

آيا نديده ‏اى كه خدا چگونه مثل زد؟ سخن پاك چون درختى پاك است، كه ريشه ‏اش در زمين استوار و شاخه ‏هايش در آسمان است‏.

وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ؛[۵]

و مثل سخن ناپاك چون درختى ناپاك است، كه ريشه در زمين ندارد و برپا نتواند ماند.

خداوند متعال در این آیه يك تقسيم‌بندي در مراحل ايماني كرده است؛ كلمه طيبه مانند شجره طيبه است و مؤمنين اطراف اين كلمه طيبه هستند،‌ مصدِّق آن هستند و از آن بهره مي‌برند؛ كلمه خبيثه هم مثل شجره خبيثه است که افرادی اطراف آن هستند و مصدِّق آن هستند. منتهي جنس افرادي كه اطراف اين شجره خبيثه در حرکت هستند مانند آن سوسك و پشه‌اي است كه از کثافات، لذت و بهره می‌برد. اين كلمه طيبه و كلمه خبيثه را احاطه حق‌تعالي، ايمان، نور و عالم غيب از همديگر جدا مي‌كند. كسي كه خودش حالت آن پشه‌اي را دارد كه اطراف مدفوع خنزير يا كلب مي‌چرخد و لذت مي‌برد، او حواسش به اين حرف‌ها نيست؛ بلکه او نگاه ديگري دارد و مشغول است؛ ولي حق‌تعالي اهل ايمان را به سمت زيبایي‌ها، شيريني‌ها، مطالب گوارا و شجره‌هاي گوارا می‌کشاند تا اين‌كه از شجره خبيثه دور شوند.

در روایتی از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نقل شده است:

الْمُؤْمِنُ حُلْوٌ يُحِبُّ الْحَلَاوَةَ؛[۶]

مؤمن شیرین است و شیرینی را دوست دارد.

خداوند متعال شجره خبيثه را اعجازگونه توضيح مي‌دهد و می‌فرماید: «اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ»؛ یعنی ريشه در زمين ندارد و نمی‌تواند برپا بماند. اين تشابه را براي نيروهاي ضعيف می‌فرماید؛ ولی برای شجره طیبه می‌فرماید: «أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماء» كلمه طيبه، اصلش ثابت است و فرعش في السماء؛ یعنی ريشه‏ اش در زمين استوار و شاخه ‏هايش در آسمان است‏. در این دو صفتی که خداوند فرموده است باید بیشتر فکر کرد.

در آیه دیگری درباره حضرت مریم  سلام‌الله‌علیها مي‌فرمايد:

وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتي‏ أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فيهِ مِنْ رُوحِنا وَ صَدَّقَتْ‏ بِكَلِماتِ‏ رَبِّها وَ كُتُبِهِ وَ كانَتْ مِنَ الْقانِتينَ؛[۷]

و مريم دختر عمران را كه عفت خويش نگه داشت‏ و ما از روح خود در آن دميديم و او كلمات پروردگار خود و كتاب‌هايش را تصديق كرد و او از فرمانبرداران بود.

فتح باب علم برای انسان

در باب معارف تا بي‌پايان علم در وادي كلمات الهي هست؛ منتهي اگر کسی بخواهد مسير معرفت را طي كند، بايد به حدي برسد كه صاحب الهام يا واردات قلبيه صحیح شده باشد. علم را بايد از اين مركز گرفت.‌ اگر اين باب براي کسی مفتوح شد، به تدریج دريچه دل او به سوي معارف الهي باز مي‌شود و نكاتي از عالم غيب، قرآن و روايات اهل بيت عليهم‌السلام پشت سر هم نصیب او می‌گردد.

بانو امين كتابي دارند به نام «الانسان، آرائه و افكاره» كه واردات قلبيه‌ خود را در آن نوشته‌اند. ايشان معتقدند كه من بعد از نماز گاهي مي‌نشستم اين مطالب به نظرم مي‌آمد.

اگر انسان بتواند خودش را فارغ كند، اين باب برای او مفتوح مي‌شود. نباید تعجيل داشت؛ اما بعد از چهل، پنجاه سالگي بايد اين حالت مستقر بشود كه انسان حداقل بعد از نماز صبح، قلبي فارغ براي دريافت اشارات و دقائق توحيدي پيدا كند. يك فصلي انسان بايد ذكر بگويد؛ ولي خاصيت ذكر اين است كه انسان را ممحّض روي يك نقطه نوراني مي‌كند و واقعاً خيلي تأثير در وجود انسان مي‌گذارد. ولي بعد از مدتي همان ذكر هم از حجاب‌هاي نوراني خواهد شد.

آنچه كه اهل بيت عليهم‌السلام آورده‌اند با آنچه كه حکمای یونان و دیگران دارند قابل مقايسه نيست. پيغمبر ما كسي است كه تا آنجا پیش رفته است که خداوند می‌فرماید:  

فَكانَ قابَ‏ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى؛‏[۸]

تا آن كه فاصله او با خداوند به اندازه دو كمان يا كمتر بود.

خداوند متعال ما را قدردانِ این لطف عظیم كند كه برنامه‌ريزی ما را به دست رسول خدا و اهل بيت عليهم‌السلام قرار داده و نزديك‌ترين و نوراني‌ترين طريق را نصيب ما كرده است.

——————————————————————————————————————————–

[۱]. سوره کهف، آیه ۱۰۹٫

[۲]. سوره نساء، آیه ۷۱٫

[۳]. سوره آل عمران، آیه ۳۹٫

[۴]. سوره ابراهیم، آیه ۲۴٫

[۵]. سوره ابراهیم، آیه ۲۶٫

[۶]. المحاسن، ج‏۲، ص۴۰۸٫

[۷]. سوره تحریم، آیه ۱۲٫

[۸] سوره نجم، آیه ۹٫

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

جواب سئوال زیر را وارد نمایید *