۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

  • 05 سپتامبر 2016 - 11:34
  • 365 بازدید
عظمت حضرت ابوالفضل علیه السلام (۵۸)
عظمت حضرت ابوالفضل علیه السلام (۵۸)

عظمت حضرت ابوالفضل علیه السلام (۵۸)

کد مطلب :  ۹۵/۸۵/۵۸ والد گرامی (آیة الله ناصری حفظه‌الله‌تعالی) مى‌فرمودند: در ایامی که در نجف بودیم، روزی پياده از نجف به سمت كربلا می‌رفتیم. در مکانی برای خوردن غذا توقف کردیم. بعد از غذا به سمت کربلا حرکت کردیم که ناگهان دیدیم يك نفر عرب با يك چوب به دنبال ما مى‌دود و می‌گوید: […]

کد مطلب :  ۹۵/۸۵/۵۸

والد گرامی (آیة الله ناصری حفظه‌الله‌تعالی) مى‌فرمودند:

در ایامی که در نجف بودیم، روزی پياده از نجف به سمت كربلا می‌رفتیم. در مکانی برای خوردن غذا توقف کردیم. بعد از غذا به سمت کربلا حرکت کردیم که ناگهان دیدیم يك نفر عرب با يك چوب به دنبال ما مى‌دود و می‌گوید: «بایستید». آن عرب گفت: «آن نخ، نزد كدام یک از شما است؟» والد می‌فرمودند: من اصلاً اطلاع نداشتم؛ ولی يكى از رفقا به آن عرب گفت: «نزد من است». مرد عرب گفت: «نخ را به من بده». چوب را هم بالا برده بود تا ما را در این بیابان بترساند. آن شخص، يك نخ از جيب خود بیرون آورد و به آن عرب داد.

والد فرمودند: «از دوست خود پرسیدم که اين چه چیزی بود؟» او در جواب گفت: «این مرد با زن خود اختلاف داشت، زن او نزد من آمد و گفت: يك نخ به تو مى‌‌دهم. آن را به ضريح حضرت ابوالفضل علیه‌السلام ببندید، تا اين مرد مرا اذيت نكند».

این زن به شوهر خود جریان نخ را گفته بود و شوهر آن زن، مطمئن بود كه اگر اين نخ به حرم حضرت عباس علیه‌السلام برسد، بيچاره مى‌‌شود. به خاطر همین، خود را با صدمه، رسانده بود كه نخ را پس بگیرد. واقعيت همین است.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*