۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » گفتار های حجت الاسلام ناصری
  • 05 فوریه 2017 - 9:39
  • 324 بازدید
بررسی حروف مقعطه قرآن
بررسی حروف مقعطه قرآن

بررسی حروف مقعطه قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم کد مطلب: ۹۵/۸۷/۱۱۴ اهل بيت علیهم‌السلام يك شاخه‌اي در حروف مقطعه فرموده‌اند که آن شاخه حكومت‌ها و سلطنت‌ها است که همگی در حروف مقطعه قرآن، ثبت است.[۱] خصوصیات آن حکومت و مدت زمان آن کاملا در حروف مقطعه ثبت است. در روایتی نقل شده است: إِنَّ فِي حُرُوفِ الْقُرْآنِ الْمُقَطَّعَةِ لَعِلْماً […]

بسم الله الرحمن الرحیم

کد مطلب: ۹۵/۸۷/۱۱۴

اهل بيت علیهم‌السلام يك شاخه‌اي در حروف مقطعه فرموده‌اند که آن شاخه حكومت‌ها و سلطنت‌ها است که همگی در حروف مقطعه قرآن، ثبت است.[۱] خصوصیات آن حکومت و مدت زمان آن کاملا در حروف مقطعه ثبت است. در روایتی نقل شده است:

إِنَّ فِي حُرُوفِ الْقُرْآنِ الْمُقَطَّعَةِ لَعِلْماً جَمّا؛[۲]

در حروف مقطعه قرآن، علوم فراوانی وجود دارد.

ما كليد نداريم و همگی پشت درب بسته هستيم. این‌گونه علوم، قواعدی برای ورود و خروج دارد. عجيب است كه همه‌ آن علوم در قرآن وجود دارد. ما قرآن مي‌خوانيم؛ ولي به این علوم، منتقل نمي‌شويم. اگر هم به معنايي منتقل شويم، ظاهر كار است. بعضی هستند که تسلّط بر این‌گونه علوم دارند. این نگاه به قرآن، یک نگاه خاصی است،‌ يك زاويه ديد است. به این معنا که معنای آیه همان معنا است؛ ولی يك معناي ديگر هم اضافه مي‌شود: «و لبطنه بطن و لبطنه بطن الي سبعين ابطن».[۳] کلمه «سبعين» در این روایت از باب كثرت است؛ زیرا همان‌طوری که خداوند متعال بی‌نهایت است، بطون قرآن هم بي‌نهايت است. این‌که در روایات از بطن قرآن با عدد معين، یاد شده است، از باب تعدّد و كثرت است؛ نه محدودكردن آن. مثل این آیه شریفه: «إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعينَ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌» [۴]كه کلمه «سبعین» علامت براي كثرت است.

هيچ زباني به فطرت انسان، نزديك‌تر از زبان قرآن نيست؛ اما برداشت ما از قرآن، برداشت فطري نيست؛ به خاطر این‌که نفوس زیادی بر ما تأثیر گذاشته است. يكي از بركاتي كه در مورد رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌وآله است، «اُمّي» بودن آن حضرت است. یکی از معانی «اُمّی» این است که هیچ نفسی بر نفس طیب و طاهر ایشان، تأثیر نگذاشته است. اين یک امتياز و از بزرگ‌ترین افتخارات است كه آن حضرت براي تعليم، تحت الشعاع هيچ نفسي قرار نگرفته است.

———————————————————————

[۱] . بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۰۶٫

[۲] . همان.

[۳] .  تفسیر فرات کوفی، ص ۱۷٫

[۴] . سوره توبه، آیه ۸۰٫

1 دیدگاه


Notice: Only variables should be assigned by reference in /edrive/www/wp-content/themes/Tasnim.3.5.1/comments.php on line 23
  1. فرزانه کوشان

    سلام با تشکر از زحمات شما لطفا متن گفتارها و مقالات جناب شیخ جعفر ناصری در کتابی منتشر شود در میان جوانان هیچ شناختی نسبت به ایشان و نظراتشان وجود ندارد به نظر می رسد بسیالر ضروریست که که در این زمینه فعالیت زیادی صورت گیرد در عین حال انجام سخنرانی در تهران بسیار با اهمیت تر از اصفهان و قم است بسیاری در تهران تشنه یک منبر عامانه و یک درس اخلاق هستند جوانان بسیاری به همین منظور در پی هر مدعیی براه افتاده اند لازم است جناب شیخ جعفر ناصری به این مهم توجه نمایند و بطور هفتگی حداقل یک جلسه در خصوص سیر معنوی و اخلاق در تهران داشته باشند تا طالبان و تشنگاه این مهم به هر طرف نروند و از دانش و کمالات ایشان استفاده کنند .

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*