۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » گفتار های حجت الاسلام ناصری
  • 13 مارس 2017 - 10:53
  • 414 بازدید
عمل بر طبق نیّت
عمل بر طبق نیّت

عمل بر طبق نیّت

بسم الله الرحمن الرحیم کد مطلب:۹۵/۸۵/۸۹ امام باقر علیه‌السلام در روایتی می‌فرمایند: مَنْ كَانَ ظَاهِرُهُ‌‌‌‌‌‌‌‌ أَرْجَحَ مِنْ بَاطِنِهِ‌‌‌‌‌‌‌‌ خَفَّ مِيزَانُهُ‌‌‌‌‌‌‌‌؛[۱] کسی که ظاهر اعمالش از باطن اعمالش، بهتر باشد، ترازویش سبک است. يعني چنین کسی قواي عقلي‌اش پابرجا و كارگر نيست. به طور طبیعی كسي كه ظاهرش بهتر از باطنش باشد، مردم را بيشتر از […]

بسم الله الرحمن الرحیم

کد مطلب:۹۵/۸۵/۸۹

امام باقر علیه‌السلام در روایتی می‌فرمایند:

مَنْ كَانَ ظَاهِرُهُ‌‌‌‌‌‌‌‌ أَرْجَحَ مِنْ بَاطِنِهِ‌‌‌‌‌‌‌‌ خَفَّ مِيزَانُهُ‌‌‌‌‌‌‌‌؛[۱]

کسی که ظاهر اعمالش از باطن اعمالش، بهتر باشد، ترازویش سبک است.

يعني چنین کسی قواي عقلي‌اش پابرجا و كارگر نيست. به طور طبیعی كسي كه ظاهرش بهتر از باطنش باشد، مردم را بيشتر از خدا ملاحظه می‌کند و به تدریج مبتلا به سبك‌مغزي و ريا مي‌‌‌‌‌‌‌‌شود. اگر هم عمل صالحي انجام دهد، برای دیگران تعریف می‌کند و ديگري را شريك مي‌‌‌‌‌‌‌‌كند؛ حتي در نيت خودش. اگر خدا را در خلوت مي‌‌‌‌‌‌‌‌ديد، خلوت و جَلوتش يكی مي‌‌‌‌‌‌‌‌شد. انسان باید خداوند را حس کند و حقيقي با او برخورد كند، نه مصلحتي. اگر خدا را پذيرفتيم، دين خدا را هم مي‌‌‌‌‌‌‌‌پذيريم.

در روایتی از رسول اللَّه صلى‌الله‌عليه‌وآله آمده است:

إنّ مَثَلَ الّذي يَعودُ في عَطِيَّتِهِ كمَثَلِ الكَلبِ؛ أكَلَ حتّى‌‌‌‌‌‌‌‌ إذا شَبِعَ قاءَ، ثُمّ عادَ في قَيئهِ فأكَلَه؛‌‌‌‌‌‌‌‌[۲]

مَثَل كسى كه عطاى خود را پس بگيرد، مثل سگى است كه آن‌‌‌‌‌‌‌‌قدر بخورد تا سير شود و استفراغ كند و سپس استفراغ خود را بخورد.

گاهي تجربه شده است که شخصی، نیت می‌کند -مثلا فلان چيز را براي فلان سيد ببرد- اگر این فکر در ذهن او ثابت و متمرکز شود، باطناً بدهكار مي‌‌‌‌‌‌‌‌شود و در صورت عدم پرداخت، عوارضي بر او وارد می‌شود. همین نيت صدقه، باعث عهده‌دار شدن انسان می‌شود؛ البته نه صرف خطور فكري، بلکه يك نيتي كه در نفس، مستقر شود. نگاه كنيد، ما غير از واجباتی كه برخی افراد، ملتزم به پرداختش نيستند، چقدر از اين بدهكاري‌‌‌‌‌‌‌‌ها داريم. برخی از مشكلات ما، به همين‌‌‌‌‌‌‌‌ها مربوط مي‌‌‌‌‌‌‌‌شود. در روايت هم آمده است كه مؤمن، سخنی را می‌گوید که عمل می‌کند.[۳]

اگر انسان، به حقيقت دين خدا برسد، مي‌‌‌‌‌‌‌‌بيند كه يك نوع هيبتي بر دين خدا حاكم و مستولي است كه اعمال مؤمن را ضبط و منظم مي‌‌‌‌‌‌‌‌كند؛ لذا نمي‌‌‌‌‌‌‌‌گذارد حرف اضافه، كار اضافه، مصلحت‌انديشي اضافه و چرب‌زباني انجام دهد؛ در غیر این صورت، خودش را در مشكل مي‌‌‌‌‌‌‌‌اندازد.

اگر ايمان، به باطن انسان راه پيدا كرد، مي‌‌‌‌‌‌‌‌بيند كه چقدر زندگي با ايمان، زيبا و طبق مصالح پيش مي‌‌‌‌‌‌‌‌رود، چقدر مردم، در نظر همديگر سنگين و محترمند. حقيقت دين خدا از تعارفات اضافی، دور است؛ چون دِين‌‌‌‌‌‌‌‌ این تعارفات، به عهده انسان مي‌‌‌‌‌‌‌‌آيد.

——————————————————————————————————————–

.[۱] تحف العقول، ص ۲۹۴٫

[۲]. میزان الحکمه، ج۱۰، ص۴۰۰٫

[۳]. و كانَ يَقولُ ما يَفعَلُ و لا يَقولُ ما لا يَفعَلُ (نهج البلاغه، حکمت ۲۸۹).

برچسب ها

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

جواب سئوال زیر را وارد نمایید *