۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » گفتار های حجت الاسلام ناصری
  • 19 آگوست 2017 - 13:14
  • 451 بازدید
خواب و تعبیر آن
خواب و تعبیر آن

خواب و تعبیر آن

بسمه تعالی کد مطلب:۹۶/۸۶/۱۷۷ ورود به عالم غيب، ديدن صحنه‌ها و گزارش آن‌ها به عالم دنیا در خواب‌هاي قرآني وجود دارد. در هر كدام از خواب‌های قرآنی اسرار زیادی وجود دارد. حضرت يوسف علیه‌السلام به پدرش عرض كرد: يا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَباً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لي‏ ساجِدين؛‏[۱] پدرم، من در […]

بسمه تعالی

کد مطلب:۹۶/۸۶/۱۷۷

ورود به عالم غيب، ديدن صحنه‌ها و گزارش آن‌ها به عالم دنیا در خواب‌هاي قرآني وجود دارد. در هر كدام از خواب‌های قرآنی اسرار زیادی وجود دارد. حضرت يوسف علیه‌السلام به پدرش عرض كرد:

يا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَباً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لي‏ ساجِدين؛‏[۱]

پدرم، من در خواب ديدم يازده ستاره و خورشيد و ماه در برابرم سجده مى‏ كنند.

شمس و قمر چگونه سجده مي‌كنند؟ شايد بيش از چهل سال طول كشيد تا اين خواب تعبير شود. يافته‌هايي كه با خواب صورت مي‌گيرد بابش از الهامات جداست و الهامات از وحي جداست. جنس‌ آن‌ها جداست؛ ولي همه آن‌ها يك كار مي‌كنند و آن هم انتقال اطلاعات حقيقي است. آن‌ها انواع بدل هم دارند که بدل آن‌ها نیز از هم جداست.

يكي از رفقا خوابي ديده بود. خودش تعبيري از آن خواب مي‌گفت كه برداشت كرده بود. بعضی افراد نوع مطالبی را که در خواب دیده‌اند به گونه‌اي منتقل مي‌كنند كه معلوم است برداشت‌هاي خود را مي‌گويند. بعضی مواقع، افراد خواب خود را که نقل مي‌كنند، گاهی سی درصد از آن، همان خواب است و هفتاد درصد از آن، اطلاعات و برداشت‌های خود او است که به آن اضافه مي‌كند.

قواعد تعبیر خواب

قواعدي در خواب هست که بعضی فقط چیزی درباره آن شنیده‌اند؛ مثلاً فرض كنيد کسی خواب «نجاست» ببیند، از اين قواعد چيزي نمي‌داند غير از اين‌كه شنيده‌است تعبير نجاست، دنيا و پول است؛ ولي تعبيرهاي ديگر هم دارد. خواب بايد خالص بيان شود تا تعبیر آن معلوم شود. يا مثلاً خواب «دندان» ممكن است انواع و اقسام معاني داشته باشد؛ اگر در دست افتاد، يك معنا دارد. اگر زير پا افتاد، يك معنا دارد. اگر دندان جلويي بود، يك معنا دارد. اگر دندان آخري بود، يك معنا دارد. اگر كسي آن را شكست، يك معنا دارد. وقتي بیرون افتاد، اگر بزرگ شد، يك معنا دارد. انواع و اقسام مختلفی دارد. شنيده شده که دندان را به اطرافيان انسان تعبیر می‌کنند؛ ممكن است اين هم يكي از تعابيرش باشد؛ ولي وقتي يك نفر از برداشت‌هاي خود و اطلاعات ناقصش چيزهايي را هم به خواب ضميمه‌ مي‌كند، پيداست كه روي قواعد نيست.

خواب‌هاي قرآني انواع دارد؛ همه‌ آن‌ها حتي خواب كفّار روي قاعده است. پادشاه مصر، كافر و بت‌پرست بود و خواب ديد هفت گاو لاغر، هفت گاو چاق را خوردند.[۲]

اين خواب روي قاعده تبديل مي‌شود به اين تعبير؛ ولي شايد هزار تا خواب هم [به همین مضمون] ممكن است داشته باشد كه در طول زمان [تعبیرش] پيش بيايد.

اولاً خواب بيننده مهم است که چه كسي است؟ چه كاره است؟ مال كدام نقطه است؟ اين‌ها روي حساب و كتاب است. در خود قرآن هم اين‌ها مراعات شده است. خواب پادشاه، چون كه کار اجتماعی دارد، مربوط به كل مملكت است. عجيب است كه قرآن غالباً خواب‌ها را اين‌گونه تعبير نكرده كه مثلاً «اني رأيت في المنام»؛ بلكه مي‌گويد «اني رأيت»[۳] گویا فرقي بين خواب و بيداري نيست:

وَ دَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَيانِ قالَ أَحَدُهُما إِنِّي أَراني‏ أَعْصِرُ خَمْراً وَ قالَ الْآخَرُ إِنِّي أَراني‏ أَحْمِلُ فَوْقَ‏ رَأْسي‏ خُبْزاً تَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْهُ نَبِّئْنا بِتَأْويلِهِ إِنَّا نَراكَ مِنَ الْمُحْسِنين‏؛[۴]

و دو جوان همراه او وارد زندان شدند. يكى از آن دو گفت: من در عالم خواب ديدم كه [انگور براى] شراب مى ‏فشارم، و ديگرى گفت: من در خواب ديدم كه نان بر سرم حمل مى‏ كنم و پرندگان از آن مى‏ خوردند. ما را از تعبير آن آگاه ساز كه تو را از نيكوكاران مى ‏بينیم‏.

در این آیات که خواب دو نفر هم‌سلولی یوسف علیه‌السلام را نقل می‌کند،‌ شغل آن‌ها یا مدت‌زمانی که در زندان هستند، فهمیده مي‌شود. یک نفر از آن‌ها خواب دید سبدي بر سر دارد كه سه گرده نان در آن است. حضرت يوسف علیه‌السلام فرمودند شما تا سه روز ديگر اعدام مي‌شوي. اين شخص نانوا بود كه خواب گرده نان ديد. دیگری هم ساقی بود كه خواب دید انگور را می‌فشارد.

در خواب حضرت ابراهیم علیه‌السلام تعبیر «فی المنام»؛ آمده است؛ یعنی در خواب دیدم:

فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قالَ يا بُنَيَّ إِنِّي أَرى‏ فِي الْمَنامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ‏ فَانْظُرْ ما ذا تَرى‏ قالَ يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُني‏ إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرين‏؛[۵]

پس هنگامي كه حضرت ابراهيم با فرزندش حضرت اسماعيل به مقام سعى و كوشش رسيد [حضرت ابراهيم] گفت: فرزندم همانا من در خواب ديدم كه بايد تو را ذبح كنم؛ نظرت چيست؟ گفت: اى پدرم آنچه به آن مأمورى اجرا كن. به خواسته خداوند متعال، مرا به زودى از صابران خواهى يافت.

قوه خیال و قوه حافظه

عالَم قوه خيال از همه اين عالَم با اين وسعت، كوچك‌تر نيست؛ منتهي در هم [آمیخته] است و بايد اصلاح شود. يك قوه‌اي هست به نام قوه مصوره، يك قوه‌اي هست به نام قوه حافظه، کار و جايگاه این‌ها جداست. در كارهاي اخلاقي اين‌ها را بايد شناخت و از هم تفكيك كرد. راجع به اين‌كه چطور مي‌شود يك نفر حافظه‌اش خوب است، يك نفر حافظه‌اش كم است. يك نفر وقتي مطالب را مي‌شنود همان وقت زود مي‌گيرد بعد يادش مي‌رود. يك نفر دير مي‌گيرد؛ ولي يادش مي‌ماند. يك نفر دير یاد مي‌گيرد و زود يادش مي‌رود. يك نفر زود ياد مي‌گيرد و هميشه هم مي‌ماند. نوع و جنس درك اصلاً چیست؟ قوه سامعه كجاست؟ مطالب را وقتي شنيد، كجا منتقل مي‌كند؟ اين انتقال به چه صورت اجرا مي‌شود؟

چرا یک نفر مصادیق را زود تشخيص می‌دهد؛ ولی دیگری دیرتر تشخيص مي‌دهد؟ نبوغ يعني چه؟ اطلاعات چگونه در نفس منعكس مي‌شود؟ چرا از يك نفر حيث انتقال، انعكاس است و از يك نفر انتقاش است؛ یعنی ثبت مي‌شود. صفحه ذهن كجاست كه اين‌ها به آن منتقل مي‌شود؟ بصر چگونه كار مي‌كند و بصيرت چگونه؟ كيفيت ارتباط روح با روح باصره چگونه است؟ روح باصره كجاست؟ روح بصيرت كجاست؟ چرا بعضي از افراد  براي درك موجودات برزخي و مجردات، آماده‌تر هستند؟ با چه حسي اين‌ها را مي‌گيرند؟ چرا بعضي افراد ولو خيلي ذكر مي‌گويند اين دريچه به روي آن‌ها باز نمي‌شود؟ و سؤالات زیاد ديگر كه از موضوعاتي است كه در طول مدت از حيث اخلاقي اين زوايا بايد باز شود تا خودشناسي و خداشناسي حاصل شود. ندیده‌ام كتابي در اين زمينه‌ها به صورت یکجا كار کرده باشد؛ ولي اگر حتي بعد از پنجاه سال كار بشود، خوب است.

———————————————————————————————————

[۱]. سوره یوسف، آیه ۴٫

[۲]. سوره یوسف، آیه ۴۳٫

[۳]. وَ قالَ الْمَلِكُ إِنِّي أَرى‏ سَبْعَ‏ بَقَراتٍ سِمانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ‏ عِجافٌ وَ سَبْعَ‏ سُنْبُلاتٍ خُضْرٍ وَ أُخَرَ يابِساتٍ يا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُوني‏ في‏ رُءْيايَ إِنْ كُنْتُمْ لِلرُّءْيا تَعْبُرُون.‏ (سوره یوسف، آیه ۴۳)

[۴]. سوره یوسف، آیه ۳۶٫

[۵]. سوره صافات، آیه ۱۰۲٫

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

جواب سئوال زیر را وارد نمایید *