بسمه تعالی کد مطلب:۱۹۶/۸۷/۱۸۱ تفاوت امور خارقالعاده با کرامت حقیقی در سلوك، آثار مشتركي هست كه از عوارض سلوك بما انّه سلوك است. سلوكي كه در مسير توحيد، اسلام، تشيع و تقرب به حق باشد و آثار و علائمي كه در نفس پيدا ميشود به عنوان سالك و كيفيت قطع طريق و آثارش و همراه […]
بسمه تعالی
کد مطلب:۱۹۶/۸۷/۱۸۱
در سلوك، آثار مشتركي هست كه از عوارض سلوك بما انّه سلوك است. سلوكي كه در مسير توحيد، اسلام، تشيع و تقرب به حق باشد و آثار و علائمي كه در نفس پيدا ميشود به عنوان سالك و كيفيت قطع طريق و آثارش و همراه با نور بودن يا نبودنش، همه باید تفکیک و مشخص شود.
اگر شنيديد يك مرتاضي حتي صورت نوراني حضرت صاحب عليهالسلام را توانسته از دور حس كند يا ببيند، نبايد استبعاد كرد. آقاي لنگرودي[۱] – خدا رحمتش كند – با حاج آقا [آیت الله ناصری حفظهاللهتعالی] پيش ايشان رفته بوديم. ایشان چندين سال رهبر بخشي از شيعيان هند يا امام جماعت بود و خدمت ميكرد. ميگفت:
قبل از انقلاب به همراه رفقا به شهري رفتیم كه مرتاضان در کنار رودخانه آن شهر هستند. بزرگِ مرتاضان خيمهاي زده بود و آنجا زندگي ميكرد. آن روز، روز ملاقات بود. مردم هم آمده بودند و هر كدام كارهاي عجيب و غريبي هم داشتند. يكي آمد و گفت: تمام سرمايهام داخل يك کیف بود و از دستم رفت. آن مرتاض، دست آن شخص را گرفت و دعایي خواند و کارهایی انجام داد؛ سپس گفت: فلان وقت کیف را پیدا میکنی. آن شخص خوشحال شد و رفت.
میگفت یکی از کارهای آن مرتاض این بود که اسم هر شخصي را با مادرش ميگفتند، شروع ميكرد راجع به آن فرد توضيحاتی میداد؛ البته آن مرتاض گفته بود كه راجع به افراد بزرگ از من نپرسيد. آقای لنگرودی میگفت: وقتی نوبت ما شد که سؤال کنیم، اسم امام زمان عليهالسلام و مادرشان را گفتیم. هر سؤالي را از او میپرسیدند، یک یا دو دقيقه فكر ميكرد و جواب میداد؛ اما در مورد سؤال ما در فکر فرو رفت و سكوت، مجلس را گرفت. بعد از مدتي طولاني سرش را بلند كرد و چند مرتبه گفت: او بزرگمردي است. او کیست؟! هر جا نگاه ميكنم هست؛ در دريا هست، در خشكي هست، در آسمان هست، در زمين هست. ایشان ميگفت: مقداری براي او راجع به امام زمان عليهالسلام توضيح داديم و اعتقاد خود را نسبت به آن حضرت گفتیم.
برای مرتاضي كه واقعاً تمام عمرش كار كرده باشد، تا اين محدوده ممكن است؛ ولي آيا اين فرد، با اين ديدن حتماً به حجّت ملزم ميشود، معلوم نيست. اين ديگر به اندوختههاي اعتقادي او و خيلي مسائل ديگر بستگي دارد؛ ولي آثاری مشترك است و آثاري خاص برای مسیر حق و باطل وجود دارد. تشرف محضر امام زمان عليهالسلام از آن آثار ناب خاص است.
ارتباط توحيدي به آنگونه كه اهل بيت عليهمالسلام معرفي كردند، آثار ناب خاص است. ديگران در مسائل توحيديشان خلأ و مشكل است. كيفيت درك معارف به گونهاي كه اهل بيت عليهمالسلام فرمودهاند، تشخيص آن و تشخیص کلمات اهل بیت عليهمالسلام بعد از معرفت حاصل ميشود. خدايي را كه اهل بيت عليهمالسلام معرفي كردهاند با خدايي كه ديگران معرفي كردهاند فرق ميكند، و همین طور امامي را كه اهل بيت عليهمالسلام معرفي كردهاند، ملكوتي را كه اهل بيت عليهمالسلام معرفي كردهاند؛ منتهي قبل از رسيدن به مقصد، قبل از عروج به عالم غيب حقيقي، عوالم تخيلي فراوان است و هر كسي ممكن است در اين عوالم برود و چيزهايي را نقل كند. اگر شنيديد فلان فرد مرتاض تعابير بدي راجع به شيعه و اوليا دارد، بالأخره مربوط به اين ميشود كه عالم خيال و شدت و ضعف مشاهدات، به خيال آن فرد بيننده مربوط است؛ ولي صحتش التزامي ندارد.
برای رسیدن به تمام كرامات، راههاي مختلفی وجود دارد. طي الارض فقط برای امام يا كسي كه در آن طريق باشد، حاصل میشود؛ اما كيفيت انتقال و جابجايي ممكن است براي هر كسي حاصل شود؛ ولي در باطن خودش خيلي شرایط دارد. كسي كه فقط انتقال را بخواهد غير از طي الارض، ممكن است او را به این طرف و آن طرف ببرند؛ موكليّن خاصي دارد که او را به چه سمتی ببرند و به چه سمتی نبرند و اصلاً طي الارض نيست. طي الارض مرتبه بسيار عالي است.
آیت الله ميرجهاني رحمةاللهعلیه نقل ميكردند: شيخ حسنعلي نخودكي به من ميگفتند: طي الارض را نديدم كسي نصيب داشته باشد؛ ولي خداوند به من عنايت كرده است كه زمین [در زیر پای من] پيچيده شود.
آنچه در اين زمينه اتفاق ميافتد خيلي توضيح میخواهد و فهم آن سخت است؛ چه انتقال تخت بلقيس، از طي ارض، و چه سير جبال:
وَ لَوْ أَنَّ قُرْآناً سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتى بَلْ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَميعا؛[۲]
اگر قرآنى بود كه كوهها را به حركت درآورد يا زمين را شكاف دهد يا مردگان را به سخن درآورد، باز هم (ايمان نمى آورند) و همه امور در اختيار خداست.
همه این موارد، مشابه باطل نیز دارد؛ منتهي اگر انسان در طريق استفاده از قرآن همان طور كه اهل بيت عليهمالسلام ميگويند قرار گرفت، همه اينها حل ميشود. در این قسمتها کار نشده است. اگر هم چیزی باشد، خیلی محدود و مختصر است؛ در حالی که خیلی جای کار دارد.
—————————————————————————————————————————–
[۱]. آیت الله محمد مهدی مرتضوی لنگرودی صاحب کتاب هند و پاک است.
[۲]. سوره رعد، آیه ۳۱٫