۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

  • 23 آوریل 2015 - 10:45
  • 341 بازدید
چشمه زلال : تحليلي قرآني بر خاستگاه فتنه   (خُلُق ۳۳)
چشمه زلال : تحليلي قرآني بر خاستگاه فتنه   (خُلُق ۳۳)

چشمه زلال : تحليلي قرآني بر خاستگاه فتنه (خُلُق ۳۳)

چشمه زلال : تحليلي قرآني بر خاستگاه فتنه حضرت حجت الاسلام و المسلمين جعفر ناصري مقدمه در ايام بعد از رحلت نبي مکرم اسلام صلي الله عليه و آله وسلم قرار داريم. با دقت در وقايع بعد از رحلت پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله وسلم مي‌بينيم که پس از رحلت آن حضرت فتنه […]

چشمه زلال : تحليلي قرآني بر خاستگاه فتنه
حضرت حجت الاسلام و المسلمين جعفر ناصري

مقدمه
در ايام بعد از رحلت نبي مکرم اسلام صلي الله عليه و آله وسلم قرار داريم. با دقت در وقايع بعد از رحلت پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله وسلم مي‌بينيم که پس از رحلت آن حضرت فتنه اي به پا شد و مردم از اين فتنه، سربلند بيرون نيامدند. با وجود تأکيدهاي مکرر پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله وسلم ، اهل‌بيت عليهم السلام بعد از رحلت ايشان، صدمات زيادي ديدند. خاندان پيامبر عليهم السلام هنوز عزادار پيامبر بودند که عده اي، ظالمانه‌ترين رفتارها را با دختر پيامبر عليها السلام و اميرالمؤمنين عليه السلام انجام دادند. بقيه مردم هم فقط نظاره‌گر ماجرا بودند و با سکوت و رضايت عملي، در گناه آنان شريک شدند. روايات۱ متعددي به اين مضمون نقل شده است که بعد از رحلت پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم همه مردم از بيعت و عهدي که در غدير بسته بودند سر باز زدند، مگر عده‌اي انگشت‌ شمار.
در طول تاريخ، بارها اين فتنه ها تکرار شد و جامعه مسلمانان دچار اين طوفان‌ها گرديد. اغلب افراد در آن فتنه ها موفق بيرون نيامدند و مرتکب گناهان عظيم شدند و در نتيجه عذاب الهي را براي خود و جامعه مقرر نمودند؛ از جمله، فتنه خوارج نهروان، فتنه هاي ايام امامت امام مجتبي عليه السلام ، فتنه عاشورا، همچنين فتنه هاي عصر غيبت و …. مهم، اين است که چگونگي پيدايش اين فتنه ها ريشه‌يابي شود، تا به عنوان عبرت مهم تاريخي، تکليف ما را روشن کند. اين ريشه يابي کمک مي‌کند تا ما در فتنه هاي پيش‌رو دچار چنين انحرافات و گمراهي‌هايي نشويم.
بزرگان و علما براي پيدايش اين فتنه ها و انحرافاتي که براي مسلمانان اتفاق افتاده، علت هاي متعددي ذکر کرده اند؛ از جمله، جهل نسبت به حق و باطل و عدم شناخت مقام نبوت و امامت، سکوت و انحراف خواص، تعصبات قبيله اي و… اما يکي از عللي که کمتر به آن پرداخته شده -که در قرآن هم روي آن تأکيد شده- بحث رعايت ادب در تعامل است.۲
علت ظهور فتنه
قرآن در سوره مبارک نور مي‌فرمايد:
لا تجْعَلُواْ دُعَاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعَاءِ بَعْضِكُم بَعْضًا قَدْ يَعْلَمُ اللهُ الَّذِينَ يَتَسَلَّلُونَ مِنكُمْ لِوَاذًا فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يخالِفُونَ عَنْ أمْرِهِ أن تُصِيبهَُمْ فِتْنَةٌ أوْ يُصِيبهَُمْ عَذَابٌ ألِيم؛۳‏
صدا كردن پيامبر را در ميان خود، مانند صدا كردن يكديگر قرار ندهيد. خداوند كساني از شما را كه پشت سر ديگران پنهان مي‌شوند و يكي پس از ديگري فرار مي‌كنند مي‌شناسد. پس آنان كه فرمان او را مخالفت مي‌كنند، بايد بترسند از اينكه فتنه‌اي دامنشان را بگيرد، يا عذابي دردناك به آن‌ها برسد!
اين آيه‌، ريشه فتنه و اسباب ظهور و بروز آن را تذكر مي‌دهد. اين آيه، بر رعايت آداب تعامل در ارتباط با پيغمبر خدا صلي الله عليه و آله وسلم تأکيد مي‌نمايد و نيز بيان مي‌کند که بايد نحوه برخورد و تعامل شما با پيغمبر خدا صلي الله عليه و آله وسلم با شيوة برخورد شما با يکديگر متفاوت باشد.
اسلام دربارة نحوه برخورد مؤمنان با يکديگر سفارش‌هاي متعدد و متنوعي دارد که بر اساس آن رفتار متقابل مؤمنان بايد بسيار محترمانه و محبت‌آميز و برادرانه باشد و نبايد هيچ‌گونه تحقير، اذيت و آزار، فخر فروشي و… در اين برخوردها ديده شود.
در اين آيه دربارة برخورد با پيغمبر خدا صلي الله عليه و آله وسلم تأکيد مي‌کند که نبايد تعامل و برخوردتان با پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم مثل برخوردهايي باشد که ميان خودتان داريد؛ بلکه بايد خيلي محترمانه تر و با ادب تر باشد و برخوردتان بايد کاملاً متعالي باشد.
قرآن کريم در چند آيه ابتدايي سوره حجرات با بياني ديگر همين مسأله را تأکيد مي‌کند و مي‌فرمايد:
اي كساني كه ايمان آورده‏ايد! صداي خود را فراتر از صداي پيامبر نكنيد و در برابر او بلند سخن مگوييد [و داد و فرياد نزنيد] آن‌گونه كه بعضي از شما در برابر بعضي، بلند صدا مي‌كنند، مبادا اعمال شما نابود گردد در حالي كه نمي‌دانيد!
آن‌ها كه صداي خود را نزد رسول خدا كوتاه مي‌كنند همان كساني هستند كه خداوند دل‌هايشان را براي تقوا خالص نموده و براي آنان آمرزش و پاداش عظيمي است!
[ولي] كساني كه تو را از پشت حجره‏ها بلند صدا مي‌زنند، بيشترشان نمي‌فهمند!
اگر آن‌ها صبر مي‌كردند تا خود به سراغشان آيي، براي آنان بهتر بود و خداوند آمرزنده و رحيم است!۴
چيزي که مسلم است، نه در آيه مورد بحث و نه در اين آيات، تنها مسأله صدا زدن و ميزان صدايي که با پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم صحبت مي‌کنند مطرح نيست و اين‌گونه امور خصوصيتي ندارند؛ بلکه قرآن اين‌گونه امور را فقط از باب نمونه و مصداق بارز ذکر کرده است. هدف اصلي قرآن در اين‌گونه آيات، اين است که به مسلمانان متذکر شود همه اموري که مربوط به پيامبر خدا صلي الله عليه و آله وسلم است با بقيه فرق بسياري دارد و لازم است در برخورد با آن حضرت ادب و احترام کامل را مراعات بنماييد؛ چه در نحوه صدا زدن و بلند نبودن صدا هنگام صحبت با ايشان و چه در مصاديق و زمينه‌هاي ديگر مثل احترام به دستورات حضرت، احترام به اهل‌بيت پيامبر عليهم السلام و احترام به مجلس ايشان، راه نرفتن جلوتر از ايشان و … . اساساً هر چيزي که نسبتي با پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم دارد، بر اساس ميزان و شدت نسبت و اهميت آن بايد مورد احترام قرار گيرد؛ حتي اسم پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم ، خاندان حضرتش، قبر آن حضرت و… .
در فقه اسلامي هم اين تفاوت‌ها لحاظ شده است؛ مثلاً سبّ و بي‌احترامي به پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم و اهل‌بيت عليهم السلام موجب ارتداد و واجب شدن قتل سب کننده مي‌شود. لمس بدون وضوي اسم پيامبر و اهل‌بيت عليهم السلام حرام است. صدقه براي پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم و اهل‌بيت عليهم السلام و سادات حرام و پرداخت خمس براي پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم و اهل‌بيت عليهم السلام است.
بررسي تفسيري آيه مورد بحث
در ذيل آيه مورد بحث، چند تفسير آمده است:
۱٫ برخي فرموده اند منظور از «دُعَاءَ الرَّسُولِ» در آيه شريف، فراخوان نمودن پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم و دستورات و اوامري است که آن حضرت صادر کردند که نبايد مثل فراخوان و دستورات ديگران تلقي شود.۵
۲٫ برخي هم اين چنين نظر داده اند که منظور، دعا و نفرين پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم است که با دعا و نفرين ديگران تفاوت دارد و نبايد مانند و هم‌تراز دعا و نفرين ديگران پنداشته شود.۶
۳٫ برخي هم معتقدند منظور، شيوة خواندن و صدا کردن پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم است که نبايد مانند ديگران؛ بلکه خيلي محترمانه‌تر و مؤدبانه تر باشد.۷
جمع بندي نظرات مفسران
به نظر مي‌رسد با توجه به رواياتي که در ذيل آيه نقل شده است،۸ نظر سوم ترجيح دارد؛ مانند اينکه نقل شده است که بعد از نزول اين آيه، حضرت زهرا عليها السلام ديگر پدر بزرگوار خود را با لفظ «يارسول الله» و «يا نبي الله» صدا زدند. پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله وسلم به دختر مکرمشان عليها السلام فرمودند:
اين آيه براي تو نيست؛ بلکه براي بقيه مردم است. تو مثل هميشه من را «بابا و پدرجان» صدا بزن که براي من دلنشين‌تر و براي خدا راضي کننده‌تر است.۹
همان‌طور که گفتيم، هرچيزي که به پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم انتساب دارد، محترم است و بايد با احترام ويژه و استثنايي با آن برخورد کرد.
با توجه به اين نکته مي‌توان گفت: همه تفاسير و نکات مفسران، قابل جمع است. با الغاي خصوصيتي که در اين آيه مي‌توان کرد، به اين نتيجه مي‌رسيم که آيه شريف در صدد القاي اين معنا است که پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم با همه فرق مي‌کند و بايد در همه اموري که به ايشان منتسب است با مشابه آن که منتسب به ديگران است فرق گذاشته شود. صدا کردن پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم بايد با صدا کردن ديگران متفاوت و محترمانه‌تر باشد. فراخوان و امر و نهي حضرت با امر و نهي و فراخوان ديگران فرق مي‌کند و بايد با ادب و محترمانه‌تر، با آن برخورد نمود. دعا و نفرين حضرت با دعا و نفرين ديگران متفاوت است و بايد به آن توجه بيشتر داشت و احترام بيشتر گذاشت. نه تنها رعايت ادب در موقع صدا کردن پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم لازم است؛ بلکه موقع امر نمودن و فراخوان کردن ايشان هم رعايت ادب لازم است. همچنين توجه به دعا و نفرين حضرت که نبايد ساده و مانند دعا و نفرين ديگران تلقي شود.
نکته اصلي بحث
قرآن کريم در اين آيه، اين نکته را بيان مي‌کند که اگر در تعامل و برخورد با پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم و در امور مربوطه به آن حضرت ادب ويژه را رعايت نکرديد، دچار فتنه مي‌شويد. فتنه در اينجا به معناي گمراهي و سقوط در آزمايش الهي است.۱۰ فقط گناهان نيستند که ما را به سقوط و عذاب اليم مي‌رسانند؛ بلکه گاهي بي ادبي ها و بي احترامي ها ما را دچار فتنه و عذاب مي‌کنند. حضرت امير عليه السلام مي‌فرمايند:
مَن لم يَكُن أفضلَ خِلالِهِ أدبُهُ كانَ أهْوَنَ أحوالِهِ عَطَبُهُ؛ ۱۱
هر كه بهترين خصلت او ادبش نباشد، كمترين حالت او تباهي است.
از سوي ديگر، بايد بپذيريم که بي ادبي ها منجر به انجام گناهان و نافرماني‌هايي مي شود که آن‌ها باعث سقوط و عذاب مي‌شوند. حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام مي‌فرمايند:
مَن قَلّ أدبُه كثُرَتْ مَساويهِ؛۱۲
کسي که ادبش کم شود بديها و گناهانش زياد مي‌گردد.
با توجه به اين نکته قرآني، فتنه بعد از رحلت پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله وسلم و همچنين فتنه‌هاي ديگر قابل تحليل است. در واقع وقتي مسلمان‌ها در برابر وجود مقدس رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم قدرناشناس بودند، اين قدرناشناسي‌ها کم کم سبب شد که به شرايط و آداب ارتباط با آن حضرت عمل ننمودند و به دست خود زمينة گرفتاري در فتنه را فراهم کردند. چنانکه از آيات و روايات و تاريخ زندگاني پيغمبر خدا صلي الله عليه و آله وسلم به دست مي‌آيد در طول عمر پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم نوع مخاطبت و ادبي كه گاهي در برخورد با ايشان لازم بوده، رعايت نشده است؛ لذا فتنه‌هاي عظيم به پا شد و دامن همه را گرفت. جالب است که در شأن نزول آيات ابتدايي سوره حجرات و در ميان کساني که به پيامبر بي‌ادبي کردند، نام افرادي را مي‌بينيم که در فتنه بعد از رحلت پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم ، ميدان‌دار بوده و از سران فتنه به شمار مي‌آيند.
تذکر: چنانکه در روايات هم آمده است،۱۳ اين بحث فقط مربوط به نبوت و پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم نيست؛ بلکه شامل بحث امامت و امام هم مي‌شود و در همه اموري که مربوط به امام است بايد رعايت ادب و احترام را کرد که در غير اين صورت،‌دچار فتنه و عذاب مي‌شويم.
چه بايد کرد؟
براي درمان اين مشکل بزرگ اجتماعي، راه‌هاي گوناگون و مفصّلي وجود دارد که به تناسب فضاي موجود و رويکرد اين نشريه، به دو مورد اشاره مي‌کنيم.
الف. تقويت امام باوري
دچار شدن به فتنه‌ها به اين دليل است كه برخي معرفت‌ها و شناخت‌هاي ما از امام زمان عجل الله تعالي و فرجه الشريف خيالي است. معرفت بسياري از ما دربارة امام زمان عجل الله تعالي و فرجه الشريف معجوني است ناهمگون که برخي از آن را از صحبت‌هاي اين و آن و برخي ديگر را از لابه‌لاي اوراق و نوشته‌هاي افراد مختلف برگرفته‌ايم. اين‌گونه شناخت‌ها، براي ما يك ساختار معرفتي نسبت به حضرت درست مي‌كند كه احتياج به اصلاح دارد. اما هميشه در اصلاح آن، موفق نمي‌شويم و در نتيجه چون نگاه‌ و نگرشمان گاهي معيوب است، نوع ساختار فکري ما نسبت به حضرت هم معيوب مي‌شود. وقتي ساختار فکري نسبت به ولايت و به شخصيت امام عجل الله تعالي و فرجه الشريف معيوب شد، كتاب‌هاي ديگر هم كه مي‌خوانيم حتي مطالب صحيح و مستقيمش به دل ما نمي‌نشيند و فقط مطالب معيوبش به دل ما مي‌نشيند. ساختار معيوب، ورودي معيوب، خروجي هم معيوب مي‌شود.
بايد امام‌شناسي تقويت بشود. انسان بايد امام را نه از جهت لقلقة لسان، بلکه از جهت باور باطني، حي‌، عالم و حاضر بداند. عملكرد انساني که به اين باور رسيده، با ديگران بسيار فرق مي‌كند. ولي آنچه امتياز و درجة انسان را در برخورد با امام زمان عجل الله تعالي و فرجه الشريف و اهل‌بيت عليهم السلام بالا مي‌برد اين است كه ببيند اين اعتقاد تا چه حد به ابعاد گوناگون زندگي و حتي خلوت و تنهايي‌اش سرايت كرده و در عملكرد و مراقبه و توجهاتش تأثير گذاشته است.
ب. رعايت ادب
نفس انسان، دوست‌دار راحتي و تساهل و تسامح است. اگر اين حالت نفس مديريت شود و نفس وادار به رعايت ادب گردد، اين نفس آماده مي‌شود تا در برخورد با امور مقدس، باادب‌تر و خاضعانه تر برخورد کند. و اساساً آن امر مقدس در اين نفس تأثيرگذارتر خواهد بود؛ براي مثال، کسي که پايش را به سوي قرآن و حرم امام عليه السلام دراز نمي‌کند، تأثيرپذيري او از قرآن و فضاي نوراني حرم به مراتب، بيشتر از کسي است که اين‌گونه ادب ها را رعايت نمي‌نمايد. اگر نفس براي رسيدن به راحتي و پرهيز از دشواري‌ها، ادب لازم را در برابر مقدسات رعايت ننمود، آماده و مستعد مي‌شود تا به آن امر مقدس پشت کرده، با آن مخالفت نمايد.
سوزاندن در خانه دختر پيامبر عليها السلام ۱۴ و رضايت نشان دادن به آن، بي‌ادبي و مخالفت بزرگي است که از بي‌ادبي‌هاي کوچک شروع شده است. آنگاه که افراد بي‌ادبي کردند و در حضور حضرت با صداي بلند سخن گفتند و يا بي‌ادبي کردند و امر پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم را نسبت به شرکت در لشگر اسامه ترک نمودند و با عادي شدن و بي‌تفاوتي نسبت به امثال اين بي‌ادبي‌ها، مستعد انجام اين جنايت بزرگ شدند. آري! شتر دزدها از اول توان و استعداد شتر دزدي را ندارند؛ بلکه در ابتدا از تخم مرغ دزدي شروع مي کنند.
سستي و تساهل و تسامح با بي‌ادبي‌هاي کوچک به نفس سرايت مي‌نمايد تا جايي که نفس آن‌قدر سست و اهل تسامح مي‌شود که مرتکب بي‌ادبي‌هاي بزرگ مي‌شود و آن را زشت هم نمي‌داند. الزام نفس به رعايت ادب، يعني جلوگيري از تساهل گرايي و سست شدن نفس؛ لذا اسلام براي امور مختلف، آداب و قواعدي را مطرح مي‌نمايد که حاصل آن، ضبط و انضباط و تربيت نفس است و از اين رو بر رعايت آداب، تأکيد فراواني کرده است. حضرت امير عليه السلام مي‌فرمايند:
سبَبُ تزكيةِ الأخلاقِ حُسنُ الأدبِ؛۱۵
نيکو رعايت کردن ادب، باعث تزکيه اخلاق مي‌شود.
نوع رفتار و گفتمان افراد در برخورد با مقدسات و ديگر امور، آينه درون ايشان است. ميزان ادب و احترامي که در خلوت و در ظاهر در برابر مقدسات نشان مي‌دهيم، بيان‌گر ميزان تقدس آن‌ها در قلب ما است.
از طرفي ميان ظاهر و باطن ما ارتباط دو سويه برقرار است. اگر در باطن براي چيزي تقدس و احترام قائل باشيم، در رفتار ظاهري ما جلوه‌گر خواهد بود و بيشتر در برابر آن چيز ادب را رعايت مي‌نماييم. اگر در ظاهر بکوشيم در برابر مقدسات، به ويژه در برابر ثقلين(اهل‌بيت عليهم السلام و قرآن) و هرچه که ارتباطي با اين دو دارد، ادب را رعايت کنيم؛ باعث تقويت خضوع و احترام قلبي ما در برابر آن امر مي‌شود.
ممکن است اين ادب‌ها در ابتدا، ظاهري و بدون پشتوانه قلبي باشد؛ اما تکرار رفتارها خُلق‌ساز خواهند بود. رفتارهاي مکرر هستند که در نهايت، شخصيت‌ساز هستند. اين ادب نشان دادن‌هاي ظاهري، چون به قصد رسيدن به خضوع و تقدس واقعي و قلبي‌اند، ريا و تظاهر نيستند؛ بلکه ريا موقعي است که ما براي جلب نظر ديگران از خود ادب نشان دهيم. يکي از حکمت‌هاي تأکيد فراوان اسلام بر انجام آداب و مستحبات در رويارويي با مقدسات مانند صلوات فرستادن بر پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم بعد از شنيدن اسم مبارک ايشان و دست نکشيدن بدون وضو بر قرآن و اسامي اهل‌بيت عليهم السلام و … تقويت خضوع قلبي و پاسباني از تقدس مقدسات در درون انسان مي‌باشد.
در ابتدا بايد جايگاه امام عجل الله تعالي و فرجه الشريف، درست و کامل شناخته شود و بعد با عبادات و اعمال صالح و توسلات، به باور قلبي تبديل گردد. سپس بايد در برخورد با امام و هر چيزي که به امام مربوط است -مثل فرزندانشان، زيارتگاه‌هايشان، اسامي‌شان، جلساتشان، کلمات نوراني آن‌ها و نايبان و مبلغان آن‌ها و حتي پارچه‌هاي سياه مجالس و بيرق‌هايشان و …- بهترين ادب ها را رعايت کنيم تا دچار فتنه و گمراهي نشويم و در سربازي و خدمت خالصانه به امام زمان عجل الله تعالي و فرجه الشريف موفق باشيم.
پي‌نوشت‌ها:
۱٫ اختصاص، ص ۶٫
۲٫ اين نکته، در يکي از جلسات سخنراني حضرت حجت الاسلام والمسلمين حاج شيخ جعفر ناصري با برخي طلاب و فضلاي حوزه علميه قم مطرح شد و همين نکته دست ماية مقالة پيش‌رو قرار گرفت.
۳٫ سوره نور:۶۳٫
۴٫ يَأيهَّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَرْفَعُواْ أصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبيِّ وَ لَا تجهَرُواْ لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أن تحْبَطَ أعْمَالُكُمْ وَ أنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ(۲) إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أصْوَاتَهُمْ عِندَ رَسُولِ اللهِ اُوْلَئكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللهُ قُلُوبهُمْ لِلتَّقْوَي‏ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ أجْرٌ عَظِيمٌ(۳) إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِن وَرَاءِ الحُجُرَاتِ أكْثرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ(۴) وَ لَوْ أَنهُّمْ صَبرُواْ حَتيَ‏ تخْرُجَ إِلَيهِمْ لَكاَنَ خَيرًا لَّهُمْ وَ اللهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ. (سوره حجرات: ۲-۵).
۵٫ الميزان، ج ‏۱۵، ص ۱۶۶٫
۶٫ مجمع البيان، ج ‏۷، ص ۲۴۹٫
۷٫همان و تفسير نمونه، ج ‏۱۴، ص ۵۶۸٫
۸٫ رک: بحارالأنوار، ج ۱۷، ص ۲۷٫
۹٫ بحارالأنوار، ج ۴۳، ص ۳۳٫
۱۰٫ علامه طباطايي رحمه الله مي‌فرمايد: فتنه به معناي هر عملي است كه به منظور آزمايش حال چيزي انجام گيرد و بدين سبب است كه هم خود آزمايش را فتنه مي‏گويند و هم ملازمات غالبي آن را كه عبارت است از شدت و عذابي كه متوجه مردودين در اين آزمايش يعني گمراهان و مشركين مي‌شود. (الميزان، ج‏۲، ص ۸۹). در اينجا هم به قرينه صدر و ذيل آيه منظور از فتنه، يکي از نتايج و لوازم فتنه -که گمراهي و هلاکت است- مي‌باشد؛ چرا که معنا ندارد قرآن بگويد اگر مراعات ادب را با پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم نکرديد دچار آزمايش مي‌شويد؛ چون آزمايش، سنت هميشگي و قطعي و مطلق خداوند است و مشروط و موقوف بر بي‌ادبي نمودن نيست. از طرفي به قرينه صدر آيه که مي‌فرمايد: «کساني که امر او را مخالفت نمودند بايد بترسند که دچار فتنه مي‌شوند» مي‌توان فهميد که منظور از فتنه، لازمه آن يعني گمراهي و سقوط مي‌باشد، نه موفقيت و پيروزي در آزمايش.
۱۱٫ غررالحكم، ص ۲۴۸٫
۱۲٫ همان.
۱۳٫ بحارالأنوار، ج ۲۳، ص ۳۰۲٫
۱۴٫ اگر گفته شود عاملان اين فاجعه از اول ايمان نداشتند بايد گفت «اظهار نفاق» آن‌ها در طول زندگي و پس از رحلت رسول اکرم صلي الله عليه و آله وسلم داراي مراتب بود که بعد از رحلت رسول اکرم صلي الله عليه و آله وسلم به اوج خود رسيد؛ ولي آنچه مورد نظر اين نوشتار است، گروهي است که به اين امور با همراهي يا سکوتشان رضايت دادند.
۱۵٫ همان، ص۲۴۷٫
۱۶٫ سنن النبي، ص ۹۸،‌ح ۱۳۶ .
۱۷٫ سنن النبي، ص ۹۴، ح ۱۲۶٫

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

جواب سئوال زیر را وارد نمایید *