کد مطلب : ۵۷/ ۸۵/ ۹۵ راوی می گوید: به دیدار اويس قرنى رفتم. نماز صبح را که خواند، مشغول تعقيبات نماز شد و تا اذان ظهر مشغول عبادت بود. بعد از نماز ظهر، تعقیبات ظهر را انجام داد و همینطور نماز عصر را که خواند مشغول به عبادت شد تا شب که نماز مغرب […]
کد مطلب : ۵۷/ ۸۵/ ۹۵
راوی می گوید: به دیدار اويس قرنى رفتم. نماز صبح را که خواند، مشغول تعقيبات نماز شد و تا اذان ظهر مشغول عبادت بود. بعد از نماز ظهر، تعقیبات ظهر را انجام داد و همینطور نماز عصر را که خواند مشغول به عبادت شد تا شب که نماز مغرب و عشا را خواند و تا نماز صبح روز بعد مشغول بود. بعد مقداری خواب بر او غلبه کرد؛ دعا کرد و گفت:
اللهم إنى أعوذ بك من عين نوّامة، و من بطن لا تشبع؛[۱]
خدایا! به تو پناه میبرم از چشم پرخواب و از شکم سیریناپذیر.
راوی میگوید: «وقتی این دعا را از او شنیدم، گفتم همین برای من کافی است و به خانه خود برگشتم».
اویس، بيست و چهار ساعت زحمت كشيده است؛ خواب که بر او غلبه میکند، میگوید: «اللهم انى اعوذ بك من عين نوّامه». اصحاب اهل بیت علیهمالسلام و علمای صالح چنین سیرهای داشتهاند.
خانواده مرحوم كمپانى مىگويد: «ایشان شبها تا صبح در سجده بود؛ لذا برای حفظ از سرما پارچهای بر او میانداختیم».
در مورد اهل بیت علیهمالسلام هم چنین سیرهای وجود داشته است. در روایت آمده است که اميرالمؤمنين علیهالسلام هر شب، هزار ركعت نماز مىخواندند.[۲]
[۱] . قال الربيع: أتيت أويسا فوجدته جالسا قد صلى الفجر، ثم جلس فجلست، فقلت لا أشغله عن التسبيح، فمكث مكانه حتى صلى الظهر، ثم قام إلى الصلاة حتى صلى العصر، ثم جلس موضعه حتى صلى المغرب، ثم ثبت مكانه حتى صلى العشاء، ثم ثبت مكانه حتى صلى الصبح، ثم جلس فغلبته عيناه فقال: اللهم إنى أعوذ بك من عين نوّامة، و من بطن لا تشبع. فقلت حسبي هذا منه، ثم رجعت. (احیاء علوم الدین، ج۱۵، ص۳۵).