قطره حيات
عوامل مؤثر بر گريستن در مصائب اهل بيت: و موانع آن
عبدالعلي حجتيانزاده
* aah1001 @gmail.com
گريه بر مصائب اهل بيت: توفيق عظيمي است که در روايات بسيار مورد سفارش قرار گرفته و براي آن پاداشهاي بسيار زيادي، همچون آمرزش همه گناهان و بهشت، وعده داده شده است.۱
شکسته شدن دل و گريان شدن چشم، نيازمند مقدمات و شرايطي است، تا هنگام شنيدن امور حزن آور، قلب خود به خود انکسار يابد و به جاري شدن اشک منجر شود. اين مقدمات و شرايط را ميتوان در ضمن دو مرحله کلي بيان کرد. در مرحله اول، لازم است انسان با تمام توجه، آن واقعه و مصيبت را از دل عبور دهد تا بتواند تصوري صحيح و کامل از آن پيدا کند و در مرحله دوم، بايد قلب، رقيق و آماده براي گريستن شده باشد و مانعي هم نباشد، تا بتواند پس از درک صحيح مطلب، حالت انکسار بيابد و اشک جاري شود.
با اين مقدمه، در ادامه به بيان اموري ميپردازيم که در پديد آمدن اين دو مرحله، ما را ياري ميکنند.
مرحله اول. اموري که باعث تصور و درک صحيح از واقعه مصيبت ميشود براي دريافت صحيح و کامل مصيبت، بايد دل را از همه امور دنيايي فارغ کرده، تمام حواس را متمرکز بر شنيدن مصيبت نماييم. اشتغالات ذهني زياد و آشفتگي فکر، نامناسب بودن شرايط جسمي و رواني (مانند خستگي زياد، خواب آلودگي، گرسنگي شديد و سيري زياد، درد و بيماري شديد) و نامناسب بودن مکان (مانند شلوغي و فشار زياد جمعيت، گرمي و سردي بيش از اندازه، قرار گرفتن در مسير رفت و آمد) از مهمترين اموري هستند که باعث ميشوند فرد نتواند قواي فکري خود را متمرکز کرده، خود را براي گريستن آماده نمايد. بسياري از مواقع، علت نشکستن دل در همين مرحله است؛ در حالي که فرد، علت را در مرحله مشکلات قلبي جستوجو ميکند.
مرحله دوم. اموري که باعث رقّت قلب و جاري شدن اشک ميشود
در اين مرحله، با شنيدن مصائب اهل بيت: بايد در قلب، حالت حزن و اندوه ايجاد شده، دل بسوزد و اشک جاري گردد. براي رسيدن به چنين حالتي، عوامل و موانعي وجود دارد که در ذيل با بهرهگيري از آيات و روايات به بيان مهمترين اين عوامل و موانع ميپردازيم:
الف. عوامل مؤثر بر ايجاد رقت قلب و جاري شدن اشک
در آيات و روايات اموري ذکر شده است که باعث رقّت قلب ميشود. مراعات چنين اموري باعث ميشود که هنگام ذکر مصائب اهل بيت: به راحتي قلب انسان شکسته شود و اشک سرازير گردد. برخي از مهمترين اين امور عبارتند از:
۱٫ معنويت محيط
مکانها از لحاظ آثار معنوي با هم يکسان نيستند. بعضي از مکانها به سبب گناه و معصيتي که در آن شده، سنگين و بيروحند و دل انسان، در چنين اماکني به راحتي نميتواند با عالم بالا ارتباط پيدا کند. در مقابل، برخي از مکانها بامعنويت هستند و در ايجاد حال خوش معنوي موثرند؛ از جمله حرمهاي اهل بيت:، مساجد، محافل و مجالس اهل بيت: و خانه علماي صالح.
۲٫ همنشين مناسب
همنشين، در حال معنوي انسان بسيار تأثير دارد. همنشيني با اهل ايمان و تقوا باعث افزايش حالت معنوي و ايمان و ياد خدا ميشود؛ ولي همنشين بد، انسان را از خدا غافل، و مشغول به دنيا ميسازد. در روايت آمده است بعضي از اصحاب امام باقر ع خدمت حضرت عرض کردند: «اين چه حالي است که تا زماني که در محضر شما هستيم، قلبمان نرم ميشود و نفوسمان نسبت به اين دنيا آرامش مييابد و داراييهاي مردم، نزد ما بيارزش ميگردد. اما از نزد شما كه بيرون رفته، پيش مردم و تجّار ميرويم، دنيادوست مىشويم؟» حضرت در جواب، ضمن اشاره به حالات قلب، سخناني بيان ميفرمايند که ميتوان ازآن، تأثير زياد همنشين را دريافت.۲
مراتب نازله همين حالات، در محضر شيعيان خالص و افراد مهذب و باايمان وجود دارد که بايد محضر اين بزرگان را قدر دانست. در مقابل، مجالسي که حضار آن، همه اهل دنيا هستند و دلهايشان سياه و آلوده است، در انسان تأثير گذاشته، برخي از حالات خوش معنوي را از او ميگيرد.
۳٫ درخواست توفيق گريستن و شکسته دلي
يکي از امور لازم براي محزون شدن و شکسته شدن دل، درخواست چنين توفيقي از خداوند است. با مراجعه به دعاهاي اهل بيت: درمييابيم که اين بزرگواران براي کسب حالات بالاتر معنوي و ارتباط با حقتعالي، از خداوند درخواست توفيق مينموده و از سخت شدن دل و خشک شدن چشم به خدا پناه ميبردهاند.۳
۴٫ شعرهاي سوزناک و احساسي
يکي ديگر از اموري که در ايجاد حالت رقت و گريستن بسيار مؤثر است، استفاده از اشعار مناسب و سوزناک است. استفاده از شعر در مصائب اهل بيت: امر مطلوبي بوده که امامان معصوم: آن را مورد تأييد و سفارش قرار ميدادهاند. وقتي کاروان بازماندگان کربلا از سفر اسارت به مدينه مراجعت نمودند، امام سجاد ع به بَشير بن جَذْلَم ميفرمايند: «خداوند پدرت را رحمت کند؛ او شاعر بود. آيا تو بهرهاي از شعر داري؟» پس از اينکه بشير جواب مثبت ميدهد، حضرت به او ميفرمايند که شهادت پدر بزرگوار و يارانشان را به مردم خبر دهد.۴ از اين روايت به خوبي ميتوان جايگاه و تأثير شعر را در بيان مصائب اهل بيت: به دست آورد.
در روايتي ديگر حضرت امام صادق ع به ابوهارون ميفرمايند: «برايم شعري در [مصيبت] حسين ع بخوان» و بعد از آنکه وي اشعاري را ميخواند، حضرت ضمن ترغيب به گفتن شعر در سوگ حضرت اباعبدالله ع بهشت را پاداش کسي ميشمارند که شعري درباره امام حسين ع بگويد و بگريد و بگرياند.۵
۵٫ صداي حزين و مناسب
از ديگر اموري که در پديد آمدن حالت حزن و گريه بسيار کمک ميکند، صداي حزين و سوزناک است. نفس انسان در مقابل وروديهايي که از طريق حواس پنجگانه به او وارد ميشود، تأثيرپذير است و صدايي که با حال سوز و گداز باشد، تأثير خود را بر نفس ميگذارد. هر مقدار که صداي گوينده، با احساس و سوز بيشتري باشد، تأثير بيشتري خواهد داشت. در روايت ابو هارون آمده که حضرت از وي ميخواهند اشعاري را در مصيبت جدشان امام حسين ع بخواند. وي ابتدا با حالت عادي آن اشعار را ميخواند. سپس حضرت از او ميخواهند که بار ديگر آن را با حالت خاص و با رقت بخواند.۶
۶٫ به ياد آوردن وقايع جانسوز
در مواردي که قلب انسان حالت حزن و شکستگي ندارد، به ياد آوردن خاطرات سوزناک و دردناک، باعث نرم شدن دل و ريزش اشک ميشود. وقتي دل نرم شد، آمادگي مييابد که براي مصائب اهل بيت: گريه کند. نقل شده است که راوي خدمت امام صادق ع عرض ميکند: «موقع دعا، ميخواهم گريه کنم؛ ولي گريهام نميگيرد. بعضي وقتها به ياد ميآورم بعضي از اهلم را که از دنيا رفتهاند و حالت رقت پيدا ميکنم و گريهام ميگيرد، آيا اين کار جايز است؟» حضرت در جوابش ميفرمايند:
بله! آنها را به ياد آور، پس زماني که [دلت] رقت پيدا کرد، گريه کن و پروردگارت را بخوان. ع
اين روايت، درباره دعاست؛ ولي براي گريه بر مصائب اهل بيت: ميتوان آن را مؤيد دانست.
يکي ديگر از موارد مؤثر در ايجاد حالت حزن و گريه، اين است که انسان پس از ديدن صحنههاي خاص و احساسي، به ياد مصائب اهل بيت:بيفتد و سعي در گريه نمايد. شايد يک نمونه از اين شيوه را فرمايش حضرت اباعبدالله ع به دختر بزرگوارشان، جناب سکينه خاتون۳ دانست که فرمودند:
شيعيان من! هر زماني که آب گوارا نوشيديد، مرا ياد آوريد. يا زماني که درباره غريب يا شهيدي شنيديد، براي من ندبه کنيد.۸
ع. توجه بيشتر به امام يا امامزادهاي که دل با آن مأنوس است
اهل بيت: همه يک نورند؛ ولي ممکن است دل هر کسي به يکي از آن بزرگواران بيشتر علاقه پيدا کرده باشد و ذکر مصائب آن حضرت، بيشتر براي او حالت رقت و شکسته دلي بياورد و همچنين است در ميان امام زادگان بزرگوار و اصحاب ائمه اطهار:. بنابر اين کسي که دلش در يک مصيبت از مصائب نميشکند، ميتواند از مصائب سائر آن بزرگواران ياد کند و از فيض اشک محروم نشود.
۸٫ تباکي
يکي ديگر از عوامل مؤثر بر گريستن، ايجاد حالت گريه در خود و سعي بر آن است. ممکن است کسي بخواهد گريه کند، ولي دل او حالت سوز و حزن نداشته باشد تا اشکش جاري شود؛ چنين شخصي اگر سعي کند که اشکش جاري شود و قواي ذهني خود را بر اين موضوع متمرکز کند، ناخودآگاه از حال تشنت و پراکندگي افکار، خارج ميشود و بهتر ميتواند بگريد. در روايات متعددي براي کسي که آمادگي او به قدري نيست که اشکش جاري شود، امر شده است که خود را شبيه به گريهکنندگان بنمايد. در روايتي از امام صادق ع نقل شده که فرمودند:
اگر در خود گريستن نميبيني، خود را به صورت گريهکنندگان درآور.۹
در روايتي ديگر راوي خدمت امام صادق ع عرض ميکند: «من در حال دعا به خود فشار ميآورم که بگريم؛ ولي نميتوانم گريه کنم». حضرت اين عمل او را مورد تأييد قرار داده، ميفرمايند: «اگر چه به اندازه سر مگسي باشد».۱۰
از اين که شخص در ابتدا ميگويد نميتوانم گريه کنم و سپس حضرت در جواب ميفرمايند اگر چه به اندازه سر مگشي باشد، ميتوان دريافت که معمولاً اين عمل، قلب را رقيق ميکند و حال گريستن را به دنبال ميآورد.
۹٫ شکر پس از گريه
گريستن بر مصائب اهل بيت: يکي از بزرگترين نعمتهاي الهي است که به هر کسي عطا نميشود. کسي که اين نعمت بزرگ به او عنايت شده، بايد شکرگزار آن گوهر ارزشمند باشد. طبق آيات و روايات فراوان، افزايش نعمت به واسطه شکرگزاري و از دست رفتن نعمت به سبب کفران نعمت و کوچک ديدن آن است. خداوند متعال ميفرمايد:
وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ؛
و [همچنين به خاطر بياوريد] هنگامي را که پروردگارتان اعلام داشت: «اگر شکرگزاري کنيد، [نعمت خود را] بر شما خواهم افزود و اگر ناسپاسي کنيد، مجازاتم شديد است».۱۱
بنابراين انسان بايد بداند سوز و گدازي که دارد، از الطاف خداوند است که بايد شکرگزار آن نعمت باشد و آن را با ارتکاب گناه و معصيت از دست ندهد.
۱۰٫ بهره جويي از فرصتهاي مناسب
روزهاي سال، در ظاهر همه مانند همند؛ اما در عالم معنا، ارزش و منزلت همه مانند هم نيست. خداوند براي بعضي از روزهاي سال، ويژگي خاصي قرار داده که به واسطه آن، دل انسان بهتر ميتواند با عالم غيب ارتباط پيدا کند. از رواياتي که درباره ماه محرم وارد شده معلوم ميشود اين ماه، ماه حزن و اندوه اهل بيت: است و اين حال حزن، در تمام عوالم وجود دارد. در روايتي از امام صادق ع در باره روزه روز عاشورا سؤال ميشود و حضرت ميفرمايند:
[روز عاشورا] روز روزه نيست و فقط روز حزن و مصيبت است که بر اهل آسمان و زمين و تمام مؤمنان وارد شده است.۱۲
همچنين در روايت ديگري از حضرت امام رضا ع نقل شده که فرمودند:
… هنگامي که ماه محرم ميآمد، پيوسته پدرم -که بر او درود باد- خندان ديده نميشد و اندوه بر او غالب بود تا اينکه ده روز از ماه ميگذشت. زماني که روز دهم فرا ميرسيد آن روز، روز مصيبت و اندوه و گريه او بود و ميفرمود: «اين همان روزي است که حسين ع در آن شهيد شد».۱۳
بنابراين در روزهايي مانند ايام محرم الحرام، شرايط گريستن و حزن، بهتر از روزهاي ديگر فراهم است که بايد از آن به بهترين شيوه استفاده کرد.
۱۱٫ نصيبهاي خاص
يک فرد از نظر حالات خوش معنوي، هميشه در يک حال نيست. براي هر فردي در بعضي از اوقات عمر، نسيمهاي رحمت الهي ميوزد که بايد بهترين استفاده را از آن ببرد؛ زيرا اين حالات، هميشگي نيست. در حديث قدسي آمده است:
براي پروردگار در دوران عمرتان، نسيمهايي ميوزد، بههوش باشيد و منتظر و مراقب آن باشيد.۱۴
با اين توضيح ممکن است در بعضي اوقات، حال خوش معنوي و گريه در مصائب اهل بيت: براي انسان به وجود آيد که خودش نداند اين حال از کجا به او رسيده است. در چنين زماني، بايد تا حد امکان از آن بهرهبرداري کرد.
۱۲٫ غذاي حلال
غذاي حلال، يکي از مهمترين امور مؤثر بر داشتن قلب رقيق و چشم گريان است. در روايتي از پيامبر اکرم۶ آمده است:
أَنَّهُ قَالَ مَنْ أَكَلَ مِنَ الْحَلَالِ الْقُوتَ صَفَا قَلْبُهُ وَ رَقَ وَ دَمَعَتْ عَيْنَاهُ وَ لَمْ يَكُنْ لِدَعْوَتِهِ حِجَابٌ؛۱۵
هرکس غذايش را از مال حلال بخورد قلبش زلال مي شود و رقت مي يابد و اشک هايش فرومي ريزد[اشکش زياد مي شود] و مانعي براي اجابت دعايش نمي ماند.
۱۳٫ مراقبت غذايي
بعضي از خوراکيها، تأثير خاصي در نرمدلي يا سختدلي دارند. خوردن بعضي از خوراکيها مانند عدس، کدو و انجير، باعث رقت قلب و زياد شدن اشک چشم ميشود. در روايتي از حضرت امام صادق ع آمده است:
مردي به پيامبر خدا۶ از قساوت قلب شکايت کرد. حضرت به او فرمودند: «بر تو باد بر خوردن عدس؛ زيرا باعث رقت قلب و زود جاري شدن اشک ميشود».۱۶
همچنين در روايت ديگري، امام صادق ع به نقل از رسول خدا۶ ميفرمايند:
کسي که کدو را با عدس بخورد، در موقع ياد پروردگار، قلبش نرم ميشود.۱ ع
از پيامبر خدا۶ نقل شده که فرمودند:
کسي که دوست دارد رقيق القلب شود، بر خوردن انجير مداوت کند.۱۸
ب. موانع پديدآمدن حزن و رقت قلب
۱٫ سست بودن ايمان و باورها
يکي از مهمترين موانع ارتباط و گريستن در مصائب اهل بيت:، سست بودن ايمان و اعتقادات قلبي است. اطلاعات
و معلومات در معارف ديني صرف، بدون رسوخ آن در قلب و بدون باور قلبي، کارايي خاصي ندارد؛ بلکه انسان را از مصاديق عالمان بدون عمل قرار ميدهد و باعث اتمام حجت الهي بر انسان ميشود. کسي که به توحيد و نبوت و امامت هنوز با ديده ترديد و شک نگاه مينگرد، نميتواند قلب خود را با محبت اهل بيت: گره بزند و در مصائبشان بگريد.
۲٫ نداشتن انگيزه صحيح براي گريه کردن
هر عمل اختياري انسان، نيازمند انگيزه است و گريستن نيز از اين قاعدهمستثنا نيست. کسي که انگيزه صحيح براي گريه بر مصائب اهل بيت: ندارد، نميتواند بر مصائب آن بزرگواران بگريد.
۳٫ قساوت قلب
از اصليترين موانع حالت حزن و گريه، قساوت قلب و سنگدلي است. در روايتي از حضرت اميرالمؤمنين ع در اين زمينه آمده است:
اشک [چشمها]خشک نميشود، مگر به سبب سنگدلي.۱۹
قلبي که سخت شد، در مقابل گرفتاريها و مظلوميت ديگران، نرمي از خود نشان نميدهد و نميتواند بر آن بسوزد و گريه کند. سنگدلي، از شديدترين بيماريهاي قلب است. در روايتي آمده است:
همانا، خدا را عِقابهايي بر قلب و بدن هست؛ [مانند] تنگى معيشت و سستى در عبادت. هيچ بندهاى به عقوبتي بزرگتر از قساوت قلب مجازات نميشود.۲۰
از ديدگاه آيات و روايات، اموري باعث ايجاد قساوت قلب ميشودکه برخي از مهمترين عوامل عبارتند از:
گناه و معصيت، پرخوري، چهل روز پياپي گوشت خوردن، پرخوابي و خواب روي غذا، پُرگويي، آرزوهاي طولاني، ثروت اندوزي، استماع لهو، برخي از شغلها و اشتغالات، همنشيني با افراد ناصالح.
پينوشتها
۱٫ ر.ک: كامل الزيارات، جعفر بن محمد بن قولويه، دارالمرتضوية، نجف، اول، ۱۳۵۶ ش، ص۱۰۰٫
۲ . كافي، محمد بن يعقوب كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، چهارم، ۱۴۰ ع ق، ج۲، ص۴۲۳ و ۴۲۴٫
۳ . من لايحضره الفقيه، شيخ صدوق، دفتر انتشارات اسلامى ، قم، ۱۴۱۳ق ، ج۱ ، ص ۳۳۵ .
۴ . اللهوف، سيد بن طاووس، جهان، تهران، اول، ۱۳۴۸ش، ص۱۹ ع -۱۹۹٫
۵ . كامل الزيارات، ص۱۰۴٫
۶ . همان.
ع . عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللهِ ع أَكُونُ أَدْعُو فَأَشْتَهِي الْبُكَاءَ وَ لَا يَجِيئُنِي وَ رُبَّمَا ذَكَرْتُ بَعْضَ مَنْ مَاتَ مِنْ أَهْلِي فَأَرِقُّ وَ أَبْكِي فَهَلْ يَجُوزُ ذَلِكَ فَقَالَ نَعَمْ فَتَذَكَّرْهُمْ فَإِذَا رَقَقْتَ فَابْكِ وَ ادْعُ رَبَّكَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى. كافي، ج۲ ،ص ۴۸۳٫
۸ . مصباح (جنة الأمان الواقية)، ابراهيم بن على عاملى كفعمى، دار الرضي(زاهدي) قم، دوم، ۱۴۰۵ ق، ص ع۴۱ .
۹ . قَالَ أَبُو عَبْدِ الله ع إِنْ لَمْ تَكُنْ بِكَ بُكَاءٌ فَتَبَاكَ. كافي، ج۲، ص ۴۸۳٫
۱۰ . عَنْ سَعِيدِ بْنِ يَسَارٍ بَيَّاعِ السَّابِرِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ الله ع إِنِّي أَتَبَاكَى فِي الدُّعَاءِ وَ لَيْسَ لِي بُكَاءٌ قَالَ نَعَمْ وَ لَوْ مِثْلَ رَأْسِ الذُّبَابِ. كافي، ج۲، ص ۴۸۳٫
۱۱ . سوره إبراهيم: ع.
۱۲ . كافي، ج۴ ، ص۱۴ ع.
۱۳ . أمالي، شيخ صدوق، كتابچى، تهران، ششم، ۱۳ ع۶ ش، ص ۱۲۸٫
۱۴ . يَا دَاوُدُ فَرِّغْ لِي بَيْتاً أَسْكُنْهُ إِنَّ لِلَّهِ فِي أَيَّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَرَصَّدُوا لَهَا السَّعِيدُ مَنْ وُعِظَ بِغَيْرِهِ … . بحار الأنوار، علامه محمدباقر مجلسى، دار إحياء التراث العربي، بيروت، دوم، ۱۴۰۳ ق، ج ع۴ ، ص۱۶۶٫
۱۵ . مجمع البحرين، مرتضوى، تهران، ۱۳ ع۵ ش، ج۵، ص ۳۵۳٫
۱۶ . عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ ع قَالَ: شَكَا رَجُلٌ إِلَى نَبِيِّ اللهِ۶ قَسَاوَةَ الْقَلْبِ فَقَالَ لَهُ عَلَيْكَ بِالْعَدَسِ فَإِنَّهُ يُرِقُّ الْقَلْبَ وَ يُسْرِعُ الدَّمْعَةَ. كافي، ج۶، ص۳۴۳٫
۱ ع . عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللهِ۶ مَنْ أَكَلَ الدُّبَّاءَ بِالْعَدَسِ رَقَ قَلْبُهُ عِنْدَ ذِكْرِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ زَادَ فِي جِمَاعِهِ. مكارم الأخلاق، حسن بن فضل طبرسى، الشريف الرضى، قم،۱۴۱۲ ق ،ص ۱ ع ع.
۱۸ . عَنِ النَّبِيِّ۶ قَالَ: «مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَرِقَّ قَلْبُهُ فَلْيُدْمِنْ أَكْلَ الْبَلَسِ يَعْنِي التِّينَ». بحار الأنوار، ج۶۳ ، ص۱۸ ع.
۱۹ . مَا جَفَّتِ الدُّمُوعُ إِلَّا لِقَسْوَةِ الْقُلُوبِ وَ مَا قَسَتِ الْقُلُوبُ إِلَّا لِكَثْرَةِ الذُّنُوبِ. علل الشرائع، شيخ صدوق، كتابفروشى داورى، قم، ۱۳۸۵ش ، ج۱ ، ص۸۱٫
۲۰ . وَ قَال ع إِنَّ لِلَّهِ عُقُوبَاتٍ فِي الْقُلُوبِ وَ الْأَبْدَانِ ضَنْكٌ فِي الْمَعِيشَةِ وَ وَهْنٌ فِي الْعِبَادَةِ وَ مَا ضُرِبَ عَبْدٌ بِعُقُوبَةٍ أَعْظَمَ مِنْ قَسْوَةِ الْقَلْبِ. تحف العقول، حسن بن على بن شعبه حرانى، جامعه مدرسين، قم، ۱۴۰۴ ق، ص۲۹۶٫
در زمینه ای که فعالیت میکنید جزو بهترین سایت ها هستید.
.اگر علاقه دارید در نتایج جست و جو بهتر دیده شوید حتما به وبسایت ما سر بزنید